برای رسیدن به سیاستی واحد، دفتر رودخانه های مرزی سیستان راه اندازی شود
برای رسیدن به سیاستی واحد، دفتر رودخانه های مرزی سیستان راه اندازی شود
اگر چه همواره مدیریت نادرست منابع آب در وزارت نیرو وجود داشته، اما وجود مهندسین آگاه و نخبه مانع تصمیمات اشتباه و هزینه بردار می‌شده است. با آمدن احمدی نژاد و حاکم شدن قلدر مآبی بر سیستم اداری و حذف مهندسین نخبه و غالباً بازنشسنه شدن نسل مهندسین تحصیلکرده و آگاه به امور آبی، روند اضمحلال اداری در بدنه وزارت نیرو آغاز و تصمیمات اشتباه و غیر کارشناسی شده در جای جای ایران، خود را به نمایش گذاشت.

با شروع خشکسالی در سیستان و به بهره‌برداری رسیدن سد کمال خان، یک شرایط اضطراری در این منطقه به وجود آمد و دیگر مدیریت آبی به سیاق گذشته پاسخگوی نیاز ده‌ها هزار بهره بردار نبود و می‌بایست برای بهینه کردن مصرف آب و تامین آب شرب، تصمیماتی گرفته می‌شد. در نبود مدیران نخبه و جسور، ضعف وزارت نیرو بیش از هر زمان دیگری خود را به نمایش گذاشت.

یکی از مشکلات سیستان، نبود یک چشم انداز واحد است تا وزارت نیرو، وزارت امور خارجه و استانداری سیستان و بلوچستان آن‌را در دستور کار قرار دهند و بر اساس آن نوع رابطه با کشور افغانستان را تعریف کنند. اگر تا چند سال قبل یک دولت قانونی و موظف به قوانین بین المللی در افغانستان بر روی کار بوده، اما اکنون طالبان آمده اند. طالبانی که نه حسن همجواری را می فهمند، نه خود را مقید به قوانین بین المللی می دانند و نه یک دولت دموکراتیک هستند که خود، حق همسایه را بر اساس آخرین معاهده آبی بدهند. در چنین شرایطی نبود چشم اندازی مشخص، بحران آبی منطقه را تشدید خواهد کرد. شکست دیپلماسی آب در قبال طالبان یک پیام روشن دارد. اگر طالبان همین اندک آب را رها نکنند، دستگاه دیپلماسی برای گرفتن حق آبه و تحت فشار قرار دادن این همسایه قلدر هیچ برنامه ای ندارد. بحران آب در سیستان دیگر یک پدیده اجتماعی نیست و سیاسیون برای بقا و کسب اعتبار جعلی حداقلی، تلاش دارند همان میزان آب ورودی را نیز به نام خود مصادره نمایند، بدون این‌که برای آینده منطقه چشم انداز روشنی ترسیم کنند.

اخیرا در جریان رهاسازی آب از سوی طالبان، مدیران استانی بدون این‌که تصور روشنی از افکار عمومی در افغانستان و دیپلماسی آب داشته باشند، گروهی از معتمدین را راهی ولایت نیمروز افغانستان کردند. غافل از این‌که اولا ولایت نیمروز خود قربانی سد کمال خان شده است و دوما والی نیمروز هیچ نفوذ و قدرتی در دادن یا ندادن حق آبه ندارد. در ادامه مولوی عبدالحمید امام جمعه مسجد مکی در یک سخنرانی مدعی گفتگو با والی نیمروز شده و خبر از اصلاح سد کمال خان داد. ضرر این اظهار نظرها و اقدامات بیش از سود آن‌ست.

در ادوار اخیر، افکار عمومی افغانستان با موضوع آب پیوند خورده است و همان‌طور که ایرانی ها نسبت به نفت حساسیت دارند و آن‌را ثروت ملی می خوانند، افغان‌ها این نعمت آسمانی را تبدیل به نماد غرور ملی خود کرده اند و هر گونه اظهار نظر مقامات افغانی در باره آب را رصد می کنند و مرز وطن داری و خیانت را آب می دانند. حال در چنین شرایطی یک گروه معتمد به دیدار والی نیمروز می روند و چهره شناخته مذهبی اهل سنت هم در این باره سخنرانی می کند و نتیجه کاهش میزان آب ورودی به سیستان می شود. وقتی آب رها سازی شده و با تمام ظرفیت وارد سیستان می‌شود، چرا باید یک گروه به افغانستان بروند و مولوی عبدالحمید گفتگوی خود با والی نیمروز را علنی کند؟ زمان هر گونه سفر و گفتگو در شرایط حاضر است که دریچه‌ها بسته است. اگر مولوی عبدالحمید به توافقی با طرف افغانی رسیده از آن‌ها بخواهد اکنون آن‌را اجرایی کنند و از آب ذخیره سد کمال خان و سد کجکی حق آبه سیستان داده شود.

وقتی یک برنامه مشخص در باره رودخانه های مرزی سیستان وجود ندارد، هر کسی اظهار نظر می کند؛ بدون این‌که تصور روشنی از پیامدهای سخنان خود داشته باشد. روزگاری که خان ملک کیانی با قشون مردمی خود راه می افتاد و با گفتگو یا قشون کشی موانع بر سر راه آب را ویران می کرد، گذشته است. تجربه نشان داده در رابطه با گرفتن حق آبه از معتمدین کاری ساخته نیست و عده ای از افراد بی اطلاع و بعضاً غرض ورز با شعارهای پوپولیتسی، پای معتمدین را به موضوع باز می‌کنند.

اقدامات آشفته ای از این دست ناشی از نبود برنامه و دیپلماسی واحد آب در رابطه با رودخانه های مرزی سیستان است و برای سامان بخشی به این آشفته بازار لازم است که دو اقدام در دستور کار استاندار قرار گیرد. ابتدا استاندار تلاش کند یک اتاق به نام دریاچه هامون یا رودخانه های مرزی سیستان در وزارت نیرو یا استانداری راه اندازی شود تا با حضور کارشناسان و افراد صاحب نظر یک چشم انداز واحد برای این موضوع تعریف شود و با رایزنی استاندار و نمایندگان مجلس به مقامات وزارت نیرو و وزارت‌ امور خارجه القا شود.

دوم این‌که استاندار یا مدیر عامل آب منطقه ای استان به عنوان کمیسار یا مشاور به تیم کمیساری ورود کند تا نقشی تاثیرگذار در رایزنی با مقامات‌ افغانی به دست آورد.

وقتی کمیساران هیچ شناختی نسبت به وضعیت سیستان و طرف افغانی ندارند، طبیعتا دستاوردی هم نخواهند داشت. اگر سد کمال خان اصلاح نشود و در گفتگو با طرف افغانی از فراه رود سهمی برای دریاچه گرفته نشود از الان می‌بایست منتظر حذف نام آن از فهرست تالاب های بین المللی باشیم.