آب از دیرباز ابزار نفوذ سیاسی و اجتماعی قدرتهای منطقهای و جهانی در افغانستان بوده، به گونهای که در دوران جنگ سرد شاهد بیشترین سرمایهگذاری ابرقدرتهای بلوک شرق و غرب در بخش زیرساختهای آبی و کشاورزی این کشور بودیم. این روند با نفوذ سیاسی ترکیه با هدف اشاعه توهمات نوعثمانی رجب طیب اردوغان و اجرای سیاستهای آمریکا و اسرائیل به تدریج شکل جنگ آب منطقهای را به خود گرفته است.
مسئله آب در افغانستان از لحاظ اجتماعی هویت سازی شده است، همانگونه که ایرانیان نسبت به نام خلیج فارس تعصب دارند، به همان اندازه، مسئله آب برای جامعه افغانستان حائز اهمیت است. برای نشان دادن اهمیت این موضوع در میان جامعه افغانستان، از گذشته ضرب المثلهایی در میان جامعه رواج داده شده است و اوج هویت سازی مسئله آب را میتوان در جمله “آب ما آبروی ماست” توسط اشرف غنی احمدزی، رئیسجمهور فراری افغانستان در جریان آیین افتتاح بند انحرافی کمال خان اشاره کرد.
یکی از اهداف بارز سدسازیهای افغانستان، مهندسی اجتماعی یا به عبارتی گسترش و پراکنش پشتونها در ولایتهای غیر پشتون نشین نوار غربی و شمالی افغانستان است. برای مثال؛ طبق اعلام رسمی وزارت آب و انرژی افغانستان، بند کمال خان با هدف انحراف آب به منظور احیای ۴۹ هزار هکتار از اراضی گودزره و اسکان ۴۹ هزار خانواده پشتون در این اراضی است. حکام افغانستان چنین راهبردی را در شمال افغانستان با پروژه کانال قوش تپه دنبال میکنند.
این پروژههای شاخص آبی بر روی رودخانههای بزرگ افغانستان و حتی سرشاخههای حوضههای آبریز مشترک میان افغانستان با ایران، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی با سرمایهگذاری و کمکهای فنی قطر، ترکیه، چین و پیشتر روسیه، آمریکا و هند، مصداق جنگ آب منطقهای است که امنیت آبی و غذایی کشورهای همسایه افغانستان را به مخاطره میاندازد.
دیدگاه اقتصادی و امنیتی حکام افغانستان نسبت به آب به وضوح در اظهارات آنها به چشم میخورد؛ معاوضه آب با تیل (نفت) یا بهرهبرداری از آب بسان یک سلاح، نشان از راهبرد مقامات افغانستان دارد.
پس از تغییر رژیم در افغانستان، سیاستهای آبی آن دستخوش تغییر نشد و حتی به اشکال خطرناکی مانند جایگزین شدن کانالهای انحراف و انتقال آب به جای احداث سد، تغییر یافت که علاوه بر هویت سازی آب، با ایجاد حقابهای برای کشاورزان افغانستان، یک مانع اجتماعی دیگری بر سر راه حقابه ایران قرار داده است.
گرچه طالبان در راستای رویکرد هیدروپلیتیک افغانستان حتی در دوره ترسالی نیز حاضر به رهاسازی حقابه هیرمند نشده، مدام خشکسالی را بهانه کرده و با نصب ایستگاه سنجش آب در محل دهراوود و مرز سیستان همکاری نمیکند، اما بحران مشروعیت بینالمللی طالبان، ضعف اقتصادی و تلاش آنها برای ارائهی تصویر مثبتی از حکومت خود، شرایط را به منظور رایزنی برای گرفتن بخشی از حقابه ایران از رودخانه هیرمند طبق معاهده دلتا فراهم کرده است.
از زمان آبگیری بند کمال خان، انحراف آورد رودخانه هیرمند و تشدید بحران آب در سیستان، در فصل بهار و جاری شدن سیلابهای عظیم این حوضه آبریز، چند نوبت شاهد رهاسازی سیلاب به سمت مرز سیستان بودیم که به دلیل عدم آگاهی برخی از مدیران ملی و استانی، نمایندگان مجلس و برخی رسانهها نسبت به اصول دیپلماسی رسانه و رعایت نکردن این اصول، باعث بسته شدن دریچههای بند کمال خان و تشدید بحران آب و معیشت در منطقه شد.
برخی از مدیران و نمایندگان برای مصادره کردن رهاسازی آب به نام خود و یا دستاوردسازی در زمان انتخابات و یا تطهیر طالبان در رسانهها، بدون در نظر گرفتن موضوع هویت سازی آب در افغانستان، موجب حساسیت افکار عمومی این کشور میشدند و این امر، افکار عمومی افغانستان که غالبا توسط اپوزوسیون طالبان تحریک میشد، به حاکمان افغانستان برچسب خیانت و آبفروشی میزدند که این مسئله، مشروعیت داخلی حکومت طالبان را دچار مشکل میکرد و بالتبع به قطع جریان آب رودخانه هیرمند و تشدید بحران آب در سیستان منجر میشد.
سیاستهای آبی افغانستان علاوه بر بروز مشکلات عدیده در کشورهای همسایه، چالش های جدی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر ولایتهای مرزی افغانستان به وجود آورده است و به تدریج موجب تشدید آن میشود.
تودههای گرد و غبار در ولایتهای غربی افغانستان موجب تشکیل حدود ۶ میلیون هکتار تپه ماسهای شده است که با تکمیل سد بخش آباد، ضمن گسترش قابل ملاحظه تپههای ماسهای و از بین رفتن اراضی کشاورزی، موجب غالب شدن وضعیت آخرالزمانی بر این ولایتها و حتی ایالت بلوچستان پاکستان خواهد شد. با تکمیل فاز دوم کانال قوش تپه بر روی حوضه آبریز آمودریا و خشک شدن اراضی حوضه دریای آرال، وضعیت مشابه بر روی کشورهای ترکمنستان، ازبکستان، شمال شرق ایران و شمال غرب افغانستان غالب میشود.
دیپلماسی رسانه ابزار قدرتمندی برای شکل دهی دیدگاههای جامعه افغانستان و اطلاع رسانی از پیامدهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رویکرد هیدروپلیتیک افغانستان بر روی جامعه غیر پشتون به شمار میرود. ایجاد کانالهای ارتباطی میان شهروندان و نخبگان دانشگاهی و غیر دانشگاهی ایران و سایر کشورهای در معرض جنگ آبی در محدوده افغانستان، ترکیه و اسرائیل برای اجماع بینالمللی بسیار حائز اهمیت است و میتواند سیاستهای آبی افغانستان را به چالش بکشد و حتی با شکست مواجه کند. این امر علاوه بر دیپلماسی رسانه بایستی از طریق ابزارهای دیپلماسی عمومی نیز دنبال شود. زیرا تداوم سیاستهای آبی افغانستان و تشدید بحران گرد و غبار، موجب خالی شدن بخشهای قابل توجهی از مناطق مسکونی شرق و جنوبشرقی کشور خواهد شد.
تعریف استراتژی افغانستان در قبال مسئله آب و آموزش اصول دیپلماسی رسانه به مدیران تاثیر گذار در سطوح محلی، استانی، ملی و بینالمللی، نمایندگان مجلس و مدیران رسانهها برای امتناع از اظهار نظرهای خلاف منافع ملی در حوزه آب و … برای مواجهه با سیاستهای آبی افغانستان ضروریست. برخی اظهار نظرهای سیاسی و خلاف واقع، مانند رهاسازی حقابه هیرمند، رهاسازی حقابه تالاب هامون، اصلاح بند کمال خان و … شرایط را برای تیم کمیساریای آب ایران در حوزه پیگیریهای حقوقی و دیپلماتهای وزارت امور خارجه در حوزه سیاسی، دشوار میکند.
فرشید عابدی
مدیرمسئول








