فاجعه انسانی و زیستمحیطی سیستان در حالی رخ میدهد که افغانستان با وجود آب کافی، سیلابها را از طریق بند انحرافی کمالخان به شورهزار گودزره منحرف میکند و برای استفاده از آن برنامههای آیندهنگرانه با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و … دارد. نوع سازه کمالخان به گونهای طراحی شده که توانایی تامینحقابه بر اساس جدول زمانبندی معاهده را ندارد، به همین خاطر است که در در دوره ترسالی یک سومحقابه ایرانتامین میشود، اما چهار میلیارد متر مکعب به گودزره میریزد. افغانستان به جای اصلاح سازه بند کمال خان به فرافکنی روی آورده و با بهانههای غیرواقعی مانند خشکسالی و انحراف آب به چاهنیمهها، تلاش میکند عدم انجام تعهداتش را توجیه کند. نکته تأسف برانگیز این است که مقامات دولتهای سیزدهم و چهاردهم روی ادعای کذب حکامافغانستان صحه گذاشتند، آخرین مورد نیز اقدام نابخردانه استانداری سیستان و بلوچستان بود.
در این میان، طالبان با ادعای اینکه ایران آب را به جای دریاچه هامون به چاهنیمهها منحرف میکند و خشکسالی موجب شده که افغانستان نتواند به تعهداتش عمل کند، روایتی ساخته است که متأسفانه در سطح بینالمللی بازتاب یافته است. اما این ادعا نه تنها بیاساس است، بلکه نشاندهنده عدم درک یا تحریف عمدی مفاد معاهده ۱۳۵۱ است. بر اساس این معاهده، آب اختصاص یافته به سیستان برای مصارف کشاورزی و آشامیدنی در نظر گرفته شده و هیچ حقآبه زیستمحیطی برای دریاچه بینالمللی هامون تعریف نشده است. از آنجا که آب ورودی به دریاچه به دلیل تبخیر و شوری بالا قابلیت استفاده برای کشاورزی و شرب را ندارد، ذخیرهسازی در چاهنیمهها عاقلانهترین و علمیترین راهکار برای تأمین نیاز سالیانه سیستان است. اما این استدلال منطقی و علمی در کجای فضای مجازی، رسانههای بینالمللی، نهادهای علمی یا مستندهای جهانی دیده میشود؟
تیم مدیریت سیستان و بلوچستان نه تنها تدبیری برای مقابله با روایتسازی جعلی طالبان در زمینه حقابه رودخانه و حقابه زیست محیطی تالاب بین المللی هامون نکرده است، بلکه با انتشار ویدئو و خبر ادعای کذب وزیر صنعت و تجارت طالبان، به طور رسمی در حوزه دیپلماسی رسانه به منافع ملی گل به خودی زده است.
اگر این خطا چه به صورت سهوی و چه به صورت عمدی رخ داده باشد، خطای نابخشودنی است. چگونه عدهای در استانداری سیستان و بلوچستان ادعای کار سیاسی و رسانهای دارند، اما به بدیهیات دیپلماسی آب و دیپلماسی رسانه اهتمامی ندارند؟ اگر مقامات استانداری سیستان و بلوچستان به محتوای یادداشتها و سرمقالههای نشریاتی که از برنامههای خبری خود حذف کرده، توجه کند؛ قطعا از لحاظ دانش هیدروپلیتیک و دیپلماسی رسانه به درک قابل قبولی خواهد رسید تا به سادگی منافع ملی تضییع نشود.
تجربه اثبات کرده که دکترین دیپلماسی آب افغانستان از اشتباهات و گل به خودی های مقامات محلی و کشوری به نحو مطلوب به نفع خویش بهره برده تا بر روی ادعایهای واهی خود صحه گذارند. وقتی مقامات محلی و کشوری خود به روایت جعلی طالبان صحه گذارند دور از ذهن نیست تا در جلسات آتی کمیساران، به نقل قول های آنها استناد شود.









