گرد و غبار سیستان؛ انفعال و ناکارآمدی یا بی برنامگی؟ 
گرد و غبار سیستان؛ انفعال و ناکارآمدی یا بی برنامگی؟ 
مرگ تالاب بین المللی هامون حدود دو دهه شرایط زیست محیطی نامطلوبی را بر اهالی سیستان تحمیل کرده که هر چه جلوتر می رویم، وضعیت اسفناک تر می شود.

مدیریت ارشد استان و متولیان امر در حوزه بیابان زدایی در مواجهه با پدیده گرد و غبار، با حواله کردن افکار عمومی به منشأ خارجی گرد و غبار از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند.

با تشدید تنش آبی در منطقه سیستان در سایه ضعف دستگاه دیپلماسی و حکمرانی نادرست آب، بهانه ای دیگر برای دستگاه های متولی مبارزه با فرسایش بادی و نهادهای های دانشگاهی و پژوهشی به وجود آمده، به گونه ای که اعلام می کنند آبی برای شرب وجود ندارد، بنابراین نمی توانیم طرح های نهال کاری و یا مرطوب سازی کانون های بحرانی را در دستور کار قرار دهیم.

هم اکنون مقادیر قابل توجهی چاهک در سطح منطقه سیستان برای حفظ وضعیت کنونی کشاورزی بدون صرفه اقتصادی آن هم به روش آبیاری غرقابی، فعال است که این مقدار چاهک توسط سازمان جهاد کشاورزی در حال افزایش است.

اداره کل حفاظت محیط زیست، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری، شرکت آب و منطقه ای، دانشگاه و پژوهشگاه زابل چرا درباره برداشت آب های زیرسطحی دشت سیستان سکوت کردند؟

اگر برداشت آب های زیرسطحی دشت سیستان محل ایراد است، چرا سازمان های متولی با آن برخورد نمی کنند؟ و اگر محل ایراد نیست، چرا از این آب ها برای مرطوب سازی کانون‌های بحرانی گرد و غبار بهره‌برداری نمی شود؟

چرا برخی پروژه های آبی مانند حفر کانال در تالاب هامون، علیرغم تاکید رهبری و وجود قانون، بدون ارزیابی زیست محیطی و مجوز از نهادهای ذی مدخل اجرا شد؟ چرا به رغم وجود آب فراوان در دهه ۹۰، طرح های بیابان زدایی و مقابله با فرسایش خاکی خروجی مطلوبی نداشته است؟ چرا دستگاه قضا در راستای اجرای قانون هوای پاک به ترک فعل مدیران کنونی و پیشین دستگاه های متولی ورود نمی کند؟