“امیرعبداللهیان در بخشی از اظهارات خود عنوان کرد که مسئله آب رودخانه هیرمند از چهار ماه پیش به وزارت امور خارجه و نیرو محول شده است.” این در حالیست که کمیساریای آب ایران در زمینه معاهده هیرمند تا کنون حدود ۲۷ جلسه با کمیساریای آب افغانستان برگزار کرده، بنابراین بی اطلاعی رئیس دستگاه دیپلماسی از ماده هشتم معاهده ۱۳۵۱ جای تامل دارد!
طبق ماده دوم معاهده، افغانستان متعهد است در سال نرمال آبی، ۲۶ متر مکعب بر ثانیه و در مجموع ۸۲۰ میلیون متر مکعب در سال به ایران حقابه بپردازد، این که وزیر امورخارجه ایران حقابه ایران را ۸۵۰ میلیون متر مکعب عنوان می کند؛ یک فاجعه در حوزه دیپلماسی آب محسوب میشود.
در بخش دیگری از اظهارات حسین امیرعبداللهیان آمده: “تیم کارشناس ما آماده است تا به افغانستان سفر کند و میزان آب سد کجکی را بررسی کند که واقعا آب دارد یا نه، بعد این مسئله معلوم می شود.”
بی تردید وجود آب پشت سدها را می توان توسط تصاویر ماهواره بررسی کرد، اما چرا تا کنون کمیساران آب ایران نتوانستند از تاسیسات آبی افغانستان بازدید کنند؟
طبق ماده پنجم پروتکل شماره یک: “در سالهایی که بر حسب شرح ماده چهارم معاهده، مقدار جریان آب کمتر از سال نرمال باشد و کمیسار جانب ایرانی راجع به جریان آببالاتر از مدخل بند کجکی بر هیرمند (هلمند) در دستگاه آبشناسی دهراود طالب معلومات گردد، جانب افغانی ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاهثبت شده است به دسترس وی میگذارد. در اثر تقاضای کمیسار ایرانی افغانی راپور ماهانه جریان آب را که در دستگاه دهراود ثبت گردیده است به وی ارائه میدارد. در صورت تقاضای کمیسار ایرانی، کمیسار افغانی با وی همکاری خواهد نمود تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازهگیرینماید.”
بند کمال خان نقض بند ماده پنجم معاهده ۱۳۵۱ است، افغانستان مکررا بندهای معاهده را نقص کرده است، اما چرا دستگاه دیپلماسی، اقدام بازدارنده ای بروز نداده است؟
اولین راه حل پیش بینی شده برای اختلافات آبی میان دو کشور، راه حل دیپلماتیک است، فاجعه ناآگاهی رئیس دستگاه دیپلماسی نشان از عدم هماهنگی و هم افزایی میان وزارت نیرو و خارجه دارد.
“وزیر امور خارجه کشورمان عنوان کرده که حاکمان افغانستان حقابه را قبول دارند و نمیگویند آب نمی دهیم. طالبان می گویند آب اینقدر در سد کجکی نیست که رهاسازی آب را انجام دهیم.”
برگزاری حدود ۲۷ جلسه کمیساران آب هیرمند مبین این است که دولت های افغانستان در ادوار مختلف، معاهده ۱۳۵۱ را قبول داشته اند و تا پیش از احداث بند کمالخان به علت عدم توان طرف افغانستانی در زمینه مدیریت سیلاب ها، مشکل چندانی در زمینه دریافت حقابه ایران از رودخانه هیرمند باستثنای سنوات خشکسالی وجود نداشته است.
“امیرعبداللهیان به نقل از طرف افغانی عنوان می کند که آب زیادی در سد کجکی نیست”، در حالی که محمد سرگزی نماینده مردم سیستان به عنوان یک مقام رسمی قوه مقننه در نطق خود در صحن علنی مجلس اعلام کرده که در سال گذشته، ۲ میلیارد متر مکعب آب از طریق سامانه انحرافی بند کمال خان به سمت گودزره منحرف شده است.
اگر ادعای این نماینده مجلس از اساس کذب است، چرا متولیان امر در حوزه وزارت امور خارجه، وزارت نیرو و مرکز پژوهشهای مجلس به ادعاهای وی واکنش نشان نمی دهند؟ و اگر ادعای وی درست است، باید بررسی شود که چرا انفعال و ناکارآمدی دستگاه دیپلماسی مانع دریافت حقابه سال های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ ایران از رودخانه هیرمند شده است؟
به رغم بدعهدی های مقامات طالبان در زمینه مسئله هیرمند، نه تنها شاهد بروز هیچ اقدام بازدارنده از جانب دستگاه های متولی نیستیم بلکه تاکنون امتیازات بسیاری از قبیل واگذاری سفارت افغانستان در تهران به دیپلمات های حکومت نامشروع طالبان اعطا شده است.
مادامی که افغانستان به عنوان کشور بالادست حوضه آبریز هیرمند قصد دارد با سدسازی و انحراف آب، از منابع مازاد آبی خود به عنوان ابزار سیاسی بهره ببرد، حاکمیت باید راهی غیر از مذاکره را برای دریافت حقابه در دستور کار قرار دهد.
فرشید عابدی








