به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیار عیار، محمدرضا شــهبازبگیان در خصوص راهکارهای موفقیت آمیــز بودن ایــن مذاکرات بیــان میکند: هرچــه آســیب پذیری در داخــل کم شــود، قدرت هر چه کشــور در مذاکره افزایش مییابد و متقابلا مذاکره موفقتری داشته باشیم، آسیبپذیری ما کم میشود.
شــهبازبگیان سیاســت ایــران در شــرق کشــور را متمایــل بــه زنــده شــدن هامون اعلــام میکند و بــر این باور اســت که اگر این سیاســت به نتیجه
برســد، میتوانیــم بگوییم که هر دو کشــور ایران و افغانســتان در حــوزه دیپلماســی آب در مرزهای شرقی موفق بوده اند.
منظور از آب به اندازه کافی چیست؟
وزارت نیــرو چهارشــنبه هفته گذشــته پذیرای هیأت افغانستان برای مذاکره بر سر حقابه ایران بود. رسانه های افغانستان به نقل از فاروق اعظم به عنوان مشــاور این هیأت اعـلـام کردهاند که این مذاکــرات بــرای اجرای متــن قرارداد بیــن ایران و افغانســتان (منعقد در ســال ۱۳۵۱ ) در خصوص آب رودخانه هیرمند انجام میشود.
ذبیــح الله مجاهــد ســخنگوی طالبــان نیــز در گفت و گــو با رســانه های این کشــور مســأله حقابه بیــن ایران و افغانســتان را یک مســأله حل شــده دانسته است. او تأکید میکند: در صورتی که طرف افغانستانی به اندازه کافی آب داشته باشد، ایران هم از این آب بهره خواهد برد. امــا «آب بــه انــدازه کافــی» یعنــی چــه و آیا با سیاستهای توسعه کشاورزی در افغانستان، آبی برای استفاده ایران باقی میماند؟
محمدرضــا شــهبازبگیان رئیــس انجمــن هیدروپلیتیک ایران و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیــت مــدرس در گفت و گــو بــا «ایــران» دربــاره آب کافــی بیان میکنــد: یک تئــوری در خصوص مطالعــات آبهــای مــرزی وجــود دارد. در ایــن تئوری عبارتی به اسم آب قابل مذاکره داریم.
او در توضیح عبارت آب قابل مذاکره میگوید: به مقدار آب قابل کنترل در کشور بالادست با کسر نیازهای آن کشــور و حقابه پایین دست، آب قابل مذاکــره میگویند. در واقع آب قابل مذاکره مقدار آب مازاد قابل کنترل علاوهبر نیاز کشور بالادست و حقابه کشور پایین دست است.
رئیــس انجمــن هیدروپلیتیــک ایــران ادامــه میدهــد: بــرآورد من بــر این اســت که منظــور از آب کافی کــه در صحبتهای طرف افغانســتانی مطرح شــده، همان آب قابل مذاکره باشد چرا کهً طبق معاهده ۱۳۵۱ حقابه ایران کاملا مشخص است و بایــد جاری شــود. هیــچ کشــور بالادســتی، درباره آبی که واقعــاً به آن نیاز دارد، مذاکره نمیکند اما تشــخیص اینکه چه مقدار از آبی که در بالادســت کنترل می شــود و مورد نیاز کشور بالادست است، کار دشــواری اســت زیرا یک عدم تقارن اطلاعات بین کشور بالادست و پایین دست در این خصوص وجود دارد.
به گفته او، یکی از محورهایی که باعث میشود یک کشور به هیدروهژمون در منطقه تبدیل شود، همیــن عدم تقــارن اطلاعات اســت. این موضوع
میتواند برای کشورهای بالادست به صورت بالقوه ابزاری برای داشتن دست برتر در مذاکرات با عدم ارائه شفاف اطلاعات و تأخیر در ارائه آنها باشد.
شهبازبگیان میگوید: لذا خوب است ابعاد این مسائل مورد بررسی قرار گرفته و مسأله آب کافی تحلیل و شــفاف شــود. البته در مورد افغانســتان میتوان امید داشت که آب قابل مذاکره و با حسن نیت کافی وجود دارد.
راهحلی برای افزایش آب قابل مذاکره
رئیــس انجمــن هیدروپلیتیــک ایــران، درباره اجرای طرحهای توســعه کشاورزی در افغانستان عنــوان میکنــد: انــواع تئوری هــا برای توســعه در مبحث آمایش ســرزمین وجود دارد. اگر توســعه آب محور باشــد، حجــم آب قابــل مذاکره کاهش مییابد اما میتوان استراتژی توسعه را به سمتی برد که آب محور نباشد.
او اضافــه میکند: ما توســعه کشــاورزی را یک توســعه آب محــور میدانیــم ولــی اگــر در همین بخــش، جهت گیــری بــه ســمت ایجــاد صنایــع تبدیلی به جای افزایش ســطح زیر کشــت باشد، چنیــن توســعه ای خیلــی آب محــور نیســت و میتواند به حفظ یا حتی افزایش آب قابل مذاکره کمک کند.
رئیــس انجمــن هیدروپلیتیــک ایــران دربــاره موفقیت آمیــز بــودن مذاکــرات آبــی در مرزهــای شــرقی بیــان میکند: این مســأله خیلــی پیچیده اســت. نمیتــوان در ایــن خصــوص به راحتــی قضاوت کرد. در برخی موارد موفقیتهایی وجود داشته و گاهی هم کاستیهایی داشتیم.
او یــادآور میشــود: در مذاکــرات آبــی، پیچیدگیهای زیادی وجود دارد. ایران در مرزهای شرقی، کشور پایین دست و در مرزهای غربی کشور
بالادست به حساب میآید. این مسأله، پیچیدگی مذاکــرات را بیشــتر میکنــد زیــرا هــر موضعی در شرق کشور داشته باشیم، باید در غرب کشور برای آن پاسخگو باشیم.
احیای دریاچه هامون، مهمترین سیاست ایران در شرق کشور
شهبازبگیان میگوید: در سمت شرق سیاست بــه ســمت همــکاری در حــال حرکــت اســت. در این منطقه مســأله دریاچه هامــون بهعنوان یک دریاچــه آب شــیرین و بینالمللی مطرح اســت.
این دریاچه ملاحظات زیست محیطی بینالملل دارد و اهمیت آن تنها به موضوع دو کشور محدود نمیشود.
او سیاســت ایران در شرق کشــور را متمایل به زنده شدن هامون اعلام میکند و بر این باور است کــه اگر این سیاســت بــه نتیجه برســد، میتوانیم بگوییم که هر دو کشور ایران و افغانستان در حوزه دیپلماسی آب در مرزهای شرقی موفق بوده اند.
رئیــس انجمــن هیدروپلیتیــک ایــران اضافه میکنــد: ایران در مرزهای شــرقی علاوهبر تلاش برای زنده شــدن هامون، بهدنبال تــاب آور کردن اســتان سیســتان و بلوچســتان اســت که در قالب طــرح «رویین تن ســازی» ایــن اســتان پیگیــری میشود.
او ادامه میدهد: هرچه آسیبپذیری در داخل کم شــود، قدرت کشور در مذاکره افزایش مییابد هرچه مذاکره موفقتری داشــته باشیم و متقابلا
آسیبپذیری ما کم میشود.
بــه اعتقاد رئیس انجمن هیدروپلیتیک ایران، پیگیــری سیاســت های مرتبط با دیپلماســی آب وظیفــه یــک نهــاد و ارگان خــاص نیســت و همه نهادهــای علمــی، دولتــی و مردم باید دســت به دســت هم بدهند تا مسائل دیپلماسی آبی شرق کشور ساماندهی شود.
او درباره چشمانداز مذاکرات میگوید: چیزی به اســم مذاکره قطعی نداریم. مذاکره یک بحث دینامیک اســت و در طول زمان همواره تعامالت مرتبط بــا آن وجود دارد. هیچ مذاکرهای حتی اگر به عقد قرارداد و تعهدنامه برسد، کامل نیست.
شهبازبگیان اضافه میکند: اگر بر اساس الزام در مذاکرات پیش برویم به نتیجه نمیرسیم بلکه مذاکره باید ذیل همکاریهای بزرگ و مؤثر اتفاق
بیفتد. باید به ســمت طراحی مکانیســم برویم و طــوری همکاری در این حوزه شــکل بگیرد که اگر یکی از طرفین خواســت همکاری نکند، جدای از
الزامات معاهدات برای خودش، ســخت یا حتی غیرممکن باشد.
او تأکیــد میکنــد: اگــر به این ســؤال مشــخص که چگونــه با زنــده کــردن هامون ها، افغانســتان میتواند حتی نســبت به ایران بیشــتر ســود ببرد، پاســخ دهیــم، مســیر مذاکــرات بــرای طرفیــن روشنتر میشــود و ذیل چتر یک همکاری بزرگ قرار میگیریم. در واقع پاسخ به این پرسش نقطه
ثقــل مذاکره را به ســمت همکاری ســوق خواهد داد.
شــدیدترین ســطح مناقشــه بــا وجــود افزایش همکاریها
سیده زهرا قریشی، کارشناس دیپلماسی آب و هیدروپلیتیک نیز درباره راهکارهای دیپلماسی آب در مرزهــای شــرقی کشــور، در گفت و گــو بــا »ایــران« میگویــد: بررســی رونــد مناســبات هیدروپلیتیکــی شــرق کشــور پــس از انقـلـاب مشخص میکند که دو کشــور ایران و افغانستان در بازه هــای زمانــی مذکــور بــا وجــود افزایــش نســبی ســطح همکاریهــا، شــاهد شــدیدترین سطح مناقشــه در تعاملات هیدروپلیتیکی خود بوده اند.
او اضافه میکند: این مسأله به عوامل متعدد از جملــه برنامه ریــزی و تأکیــد روزافــزون دولت افغانســتان بــر توســعه ســازه های کنتــرل آب با هدف سیاسی-اجتماعی و همچنین تلاش برای نفوذ و سرمایهگذاری گسترده کشورهای خارجی در احــداث و تکمیــل طرحهــای توســعه آبــی و کشــاورزی در بالادست حوضه وابســته است. به همیــن دلیــل مســأله تســهیم آب میان ایــران و افغانســتان در اکثر بازههای مراوداتی دو کشــور، در سطح مناسبات سیاسی قرار داشته است.
این کارشناس هیدروپلیتیک یادآور میشود:ِ ماهیت سیاسی مسأله آب در شرق کشور ایجاب میکنــد کــه چانه زنــی مقامــات بــر ســر مســائل فنی پیرامون آبهای مشــترک که به شدت صرفا از مســائل سیاســی، امنیتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصــادی تأثیرپذیــر اســت، مؤثر واقع نشــود.
انجام مذاکرات بر سر مباحث فنی-مهندسی در زمانی که ذات مســأله سیاسی-اجتماعی است، میتواند نتیجهای عکس برای تسهیم منصفانه و پایدار آب به همراه داشته باشد.
او میگویــد: بر این اســاس، برگزاری نشســت کمیســاران آب چنانچــه تنهــا بــه مســأله فنــی تســهیم آب بپردازد نمیتواند برای مردم شرق کشــور آوردهای داشته باشــد. این جلسات صرفا برای رزومه سازی مفید است.
بــه گفته قریشــی، ایــران و افغانســتان باید با تمرکــز بــر فرصت هــای همــکاری در زمینه های اقتصادی، فرهنگی و امنیتی، به برجسته ســازی
وابســتگی های متقابل اقتصــادی و اجتماعی به یکدیگــر بپردازنــد و مناســبات آبی حــال حاضر خود را بازتعریف کنند.
او تأکیــد میکنــد: بــا پررنــگ شــدن واقعیت وابستگی های متقابل دو کشور ایران و افغانستان بــه یکدیگر، کســب منافــع بلندمدت هــر یک به
معنای زیان دیگری نیست. این تعامل میتواند پایدار و منصفانهای را برای طرفین ایجاد منافع کند.
مســکوت مانــدن نیــاز هامــون، عامل تشــدید سدسازی افغانستان ایــن کارشــناس هیدروپلیتیک بیــان میکند: شــکل گیری منافع پایدار و منصفانــه میان ایران و افغانســتان میتوانــد در تغییر نگرش متولیان آبهای فرامرزی دو کشــور نســبت بــه رودخانه مشــترک هیرمنــد تأثیرگذار باشــد و ارزش و باور مشــترکی را میان آنها برای حکمرانی منابع آبی مشترک ایجاد کند.
او ادامــه میدهــد: حکمرانــی مســائل در هم تنیــده آبــی تنهــا مربــوط بــه بخش آب نیســت.
بســیاری از محرکها در اســتفاده از آب، از خارج از بخــش آب بر حکمرانــی و مدیریت این منبع اثرگذار هستند.
قریشــی عنــوان میکنــد: در حقیقــت وجــود معاهــده هیرمند کــه در آن نیاز زیســت محیطی هامون مســکوت مانده اســت در کنار کمکهای
بینالمللی در این بازه، سدسازی های افغانستان را تشــدید کــرده اســت و جلــب ســرمایه گذاری خارجی را برای این کشور به همراه داشته است.
به گفته او، چانهزنی بر ســر مسائل صرفا فنی نمیتوانــد وضعیت تســهیم آب در این حوضه را در شــرایط مطلوبی قرار دهد؛ بلکه نیاز اســت
دو کشــور بــا تمســک بــه فرصتهــای همکاری در زمینه هــای اقتصــادی، فرهنگــی و امنیتی، به برجسته ســازی وابســتگی های متقابل اقتصادی و اجتماعــی بــه یکدیگــر بپردازند تــا تعاملی بر حســب منافع پایــدار بــرای طرفین ایجاد شــود؛ که در نهایت ارزش و باوری مشــترک برای ایجاد هنجــار مشــترک میــان ایــران و افغانســتان در بهرهبرداری از منابع آب هیرمند شکل گیرد.
ایــن کارشــناس هیدروپلیتیــک میگوید: این مهــم اهمیــت سیاســی زدایی از مســأله آب را نمایان میســازد تا از اصطکاکهای سیاســی در مواجهه با مسائل آبی جلوگیری شود، زیرا نتایج یــک پژوهــش نشــان میدهــد در تمــام ادوار بــا حکمیت کشــورهای ثالث، وضعیت تسهیم آب هیرمند بدتر شده است.
- نویسنده : لیلا مرگن
- منبع خبر : روزنامه ایران








