مطالعه خبر «پاسخ استاندار سیستان و بلوچستان به فاصله دو ساعت به مطالبه خبرنگار صدا و سیما در برنامه تلنگر» هم مرا متحیر کرد و هم شادمان!
مطالعه خبر «پاسخ استاندار سیستان و بلوچستان به فاصله دو ساعت به مطالبه خبرنگار صدا و سیما در برنامه تلنگر» هم مرا متحیر کرد و هم شادمان!
مطالعه این خبر مرا از این جهت شادمان کرد که استاندار سیستان و بلوچستان در بیان، آنقدر به رکن چهار دموکراسی اهمیت می دهد که اعلام می کند مسوولان باید در حیطه وظایف خود مشکلاتی را که مردم و خبرنگاران منعکس می‌کنند را بررسی و رفع کنند. و متحیر از این بابت که چنین اظهار نظری مصداق بارز ضرب المثل «رُطَب خورده، منع رطب کِیْ کند؟»، است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیار عیار، فرشید عابدی در یادداشتی نوشت:

اهمیت و نقش رسانه و مطبوعات آزاد و مستقل در زمینه مطالبه گری، نقد منصفانه برای ایجاد گفتمان توسعه و نظارت بر دستگاه های اجرایی بر کسی پوشیده نیست و اینکه نماینده عالی دولت در استان از این ظرفیت برای ارتقا سطح امور و توسعه منطقه بهره می برد، امر پسندیده و زیرکانه ای است که متاسفانه در عصر کنونی چنین رویه ای در میان مدیران جایگاهی ندارد.

این جمله جنابعالی که همه دستگاه‌های اجرایی استان وظیفه همکاری با رسانه‌ها خصوصاً صدا و سیما را دارند، نکته ظریفی دارد، آیا برای این مهم ضمانت اجرایی در نظر گرفته اید؟ برخی مدیران درهای آهنی سازمان را به روی خودشان بسته اند، هیچ تعاملی با اصحاب رسانه ندارند و پاسخگوی مطالبات مردمی و رسانه ها نیستند، برای اثبات این ادعا، مدیر مخابرات منطقه سیستان و بلوچستان را مثال می زنم، وی نسبت به انتشار نامه واگذاری ۲۰ کیلومتر کابل به استان محل زادگاهش در رسانه های و شبکه های اجتماعی، وضعیت اسف بار اینترنت خانگی، آنتن دهی تلفن همراه و شبکه تلفن ثابت که برآیند بی تدبیری است، انتقادات مردم، نمایندگان مجلس و رسانه ها هیچ واکنش نشان نداده است و حتی آن قدر برای افکار عمومی ارزش قائل نیست که از طریق روابط عمومی جوابیه ای برای اهالی رسانه ارسال کند. ادامه چنین روندی با توجه به افزایش میزان انتقادات به صلاح نیست و ذهنیت مردم را نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تغییر می دهد، مادامی که شبکه تلفن ثابت در شهرهای سیستان و بلوچستان بخاطر سرقت، نیازمند کابل است، واگذاری ۲۰ کیلومتر کابل به استانی دیگر چه توجیهی دارد؟ در چنین شرایطی نقش و وظیفه جنابعالی به عنوان استاندار ویژه سیستان‌ و بلوچستان چیست؟ به زعم نگارنده، این عمل مدیر مخابرات استان با موافقت مدیرعامل سابق شرکت گاز سیستان و بلوچستان مبنی جابه جایی ۵۰ میلیارد تومان اعتبار به استان خراسان جنوبی هیچ تفاوتی ندارد، چرا یکی عزل اما دیگری با اقتدار سر جایش نشسته است؟ مگر جنابعالی وعده عزل چنین مدیرانی را نداده بودید؟

از این دست مدیران که خود را در جایگاه پاسخگویی نمی دانند بسیارند، اما رسالت شورای اطلاع رسانی، شورای هماهنگی روابط عمومی دستگاه های اجرایی و حتی شورای اداری استان در راستای ترغیب و حتی اجبار مدیران برای پاسخگویی در قبال عملکردشان چیست؟

اما از این بابت متحیر شدم که دستور شما به مدیران مبنی بر همکاری با رسانه‌ها که بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است، مصداق ضرب المثل «رُطَب خورده، منع رطب کِیْ کند؟» است، زیرا از تاریخ ۲۹ دی پارسال که در مصاحبه با رسانه‌ها وعده ورود آب به منطقه سیستان طی ۴۸ تا ۷۲ ساعت را دادید و این امر محقق نشد، هیچ توضیحی برای اهالی سیستان ارایه نکردید.

آیا می دانید که کشاورزان سیستانی پس از شنیدن این خبر از زبان نماینده عالی دولت در سیستان و بلوچستان به صورت جهادی اقدام به لایروبی انهار و آماده سازی اراضی کشاورزی خویش برای زراعت شدند؟ حق این مردم ستمدیده، یک دلجویی ساده نبود؟

جناب آقای مدرس خیابانی، مردم در شبکه های اجتماعی، مراجع سنتی، نهادهای مدنی و رسانه های مستقل در بیانیه ها و یادداشت ها از شما خواستند که در جمع مردم سیستان حضور یابید و در زمینه معیشت آن ها که در حاله از ابهام است و عدم ورود حق آبه توضیح دهید.

آیا سازمان جهاد کشاورزی برنامه ای برای زمان کنونی سیستان با توجه به ظرفیت های آبی فعلی دارد یا خیر؟ پس از ایجاد زیرساخت لوله کشی ۴۶ هزار هکتاری به اراضی دشت سیستان در سایه بی تدبیری مدیران حوزه جهاد کشاورزی و وزارت نیرو که احداث این طرح همزمان با مراحل تکمیلی بند کمال خان بود، برنامه ای دارید؟ اینکه فاز دوم این طرح به تازگی متوقف شده! جای خرسندی دارد، اما قرار نیست الگوی کشت در سیستان با توجه به میزان تبخیر و نوع خاک منطقه، از کشت فضای باز به سمت گلخانه های مدرن با توجه به ظرفیت آبی فعلی سوق پیدا کند؟

موضوع کنترل ریزگردها یا چاره علمی دارد که بایستی متخصصان امر در این باره اظهار نظر کنند و یا اینکه چاره ای براساس تجربیات اهالی منطقه دارد، بنابراین بایستی در این باره چاره اندیشی شود، برای اینکه تا چند سال آینده زیست مردم در دشت سیستان متاثر از ریزگرد ها و توفان گرد و در هاله ای از ابهام خواهد بود.

استاندار محترم سیستان و بلوچستان برای تمامی موارد مذکور پیشنهاد و راه حل وجود دارد و کلید آن در این است که حرف مردم و متخصصان منطقه را بشنوید. اگر دستگاه های اجرایی به تنهایی ظرفیت و توان بهبود شرایط را داشتند وضعیت چنین اسف بار نبود.

عدم بازگشایی بازارچه های مرزی سیستان و فعالیت کوله بری در منطقه، خود بی تدبیری است، مادامی که مردم بخاطر وضع معیشتی و اقتصادی در رنج بسر می برند، چرا از ظرفیت مرز برای تامین معیشت مردم بهره نمی گیرید؟ اینکه استاندار ویژه سیستان‌ و بلوچستان که قرار بود در حد وزرا اختیارات داشته باشد، نتواند یک بازارچه فعال کند، یدک کشیدن واژه ویژه چه ضرورتی دارد؟

انتظار می رود استاندار سیستان و بلوچستان نسبت به مطالبات مذکور پاسخ دهد و دستور وی مبنی بر همکاری دستگاه‌های اجرایی با رسانه ها، صرفا محدود به مدیران زیر مجموعه نباشد و خود استاندار نیز به افکار عمومی پاسخ دهد.

به امید روزی که مثل امروز نباشد.

با سپاس فراوان

فرشید عابدی