آیا بودن/نبودن آب پشت سد دلیل خشکسالی/ترسالی است؟ | مسأله پر بودن و یا خالی بودن احجام پشت سدها، زمین بازی ساختگی مقامات افغانستان است
آیا بودن/نبودن آب پشت سد دلیل خشکسالی/ترسالی است؟ | مسأله پر بودن و یا خالی بودن احجام پشت سدها، زمین بازی ساختگی مقامات افغانستان است
اجرای معاهده جهت دسترسی به اطلاعات و داده های ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود جهت حرکت به سمت سازوکار ‎اعتمادسازی که افغانستان(دولت های مختلف) بی دلیل همیشه از اجرای آن سرباز زده اند و فقط در لفظ و بیانیه بر تعهد و اجرای معاهده تأکید می کنند.

طالبان پس از روی کار آمدن در افغانستان، مکرر در اظهارنظرها، بیانیه ها و جلسات مشترک خود تأکید کرده اند که دولت آن ها به معاهده ۱۳۵۱ ‎هیرمند پایبند است و ‏آن‌ها خود را متعهد به رعایت و اجرای معاهده می داند. هر چند که تجربه دو ساله اخیر نشان داده است که تعهد و همکاری مقامات افغان صرفاً در حد حرف و بیانیه است و در عمل نشانه ای از حسن نیت وجود نداشته و ندارد.

مقامات افغان برای توجیه عدم تمکین به معاهده، زمین بازی نه چندان حرفه ای در ‎رسانه و جلسات مذاکرات طراحی کردند.

مقامات افغان در جلسات، بیانیه ها و سخنرانی های خود، همچون دولت های قبلی افغانستان، ادعاهای «تکراری» و «همیشگی» ‎#خشکسالی در افغانستان را طرح کرده و در ادعایی عجیب، نبود آب پشت سد انحرافی کمال خان! را به عنوان دلیل اثبات خشکسالی در ‎#هیرمند و ‏«نفی» و «عدم» تأمین حقابه عرفی و قانونی ایران را مطرح می کردند. این در حالی بود که همانطور که قبلا مکرر گفته ام این سد یک سدانحرافی با هدف انحراف اب است و نبود آب پشت سد، به معنای خشکسالی نبوده و نیست.

پس از آن، ادعاهای مقامات و برخی متخصصان افغانستان، از نبود آب در سد کمال خان ‏به سمت نبود آب در پشت سد مخزنی ‎کجکی منتقل شد.

پس از این ادعاهای مقامات افغان، تصاویر ماهواره ای متعدد که بیانگر حجم آب پشت سد بود، منتشر و ادعاهای نبود آب زیر سوال رفت.

پس از این بازی و خرید زمان، مقامات افغان ادعا کردند که حجم سد بیش از ۴۰ درصد با رسوب پر شده و مقدار آب پشت سد با ‏تصاویر صحیح نیست!

این در حالی است که بازی با حجم آب پشت سدها، و محدود کردن مسأله مناقشات آبی به حجم پشت سد بویژه در رسانه، یک بازی تکراری ساختگی و همیشگی مقامات افغانستان برای عدم تمکین به معاهده بوده است که در ادامه به توضیح آن می پردازم.

‏۱- در علم هیدرولوژی و هواشناسی، سنجش شدت ‎خشکسالی، شاخص مشخص علمی دارد. لذا از نظر علمی، حجم آب پشت سد، چه کم و چه زیاد، نه دلیل بر خشکسالی است و نه ترسالی. این ها یک زمین بازی ساختگی رسانه ای است که بازی در آن مواجهه صحیح با مسأله مناقشه را به انحراف می کشاند.

‏۲-گذشته از مسائل علمی، معاهده ۱۳۵۱ به خوبی تکلیف این مسأله را روشن کرده است: طبق بند(ج) ماده (۱) معاهده، ملاک سال نرمال (وقوع خشکسالی-نرمال-ترسالی) ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود در بالادست سد ‎کجکی است و آمار ثبت شده این ایستگاه به عنوان شاخص محاسبه جریان آب (نرمال و غیرنرمال) ملاک عمل است

‏بنابراین ملاک خشکسالی، ترسالی، پرآبی، کم آبی، نرمال، غیرنرمال آبی در حوضه آبریز هیرمند ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود است نه حجم تخمینی و تصویری سدها.

‏مطابق ماده ۲ و ۳ معاهده هیرمند، در صورت (فوق) نرمال بودن جریان آب در ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود، افغانستان موظف است حقابه ایران (برای مصارف شرب و زراعت) را به میزان متوسط ۲۶ مترمکعب بر ثانیه بدهد.

‏ماده چهار معاهده نیز تکلیف را برای سال‌های غیرنرمال و خشک مشخص می کند که در صورت اثبات غیرنرمال«مبتنی بر آمار ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود» به میزان کاهش آبدهی نسبت به میزان آبدهی سال نرمال(حدود ۵میلیارد و ۶۶۲ میلیون متر مکعب در سال) به همان نسبت از میزان حقابه شرب و زراعت ایران مندرج درماده ۴ کسر می گردد.

‏حال داستان اختلافات اصلی در این سال ها از اینجا شروع می شود:

معاهده۱۳۵۱ برای اجرایی شدن، دو پروتکل اجرایی مصوب دارد.

مبتنی بر ماده ۵ پروتکل ۱معاهده، در سالهایی که طرف افغان ادعای خشکسالی و سال ‎غیرنرمال کند، طرف ایران درخواست اطلاعات ایستگاه ‎دهراوود را بخواهد، جانب افغانی موظف ست

‏ارقام مربوطه را که توسط آن دستگاه ‌ثبت شده است، در دسترس وی گذارد، حتی پروتکل معاهده تأکید می کند که «در صورت تقاضای کمیسار ایرانی، کمیسار افغانی با وی همکاری خواهد نمود تا جریان آب را در دستگاه دهراود مشاهده و اندازه‌گیری‌ نماید»

‏با این توضیح امیدوارم مسأله مشخص شده باشد:

طرف افغان (دولت و متخصصان) با ادعاهای همیشگی خشکسالی و سال غیرنرمال،از دادن حقابه قانونی شرب و زراعت ایران حتی مبتنی بر ماده ۴ امتناع می کنند. از آن‌طرف ایران که برای صحت سنجی ادعای سال غیرنرمال و خشکسالی، درخواست دسترسی و ‏بازدید به ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود را می دهد، هم در دولت اشرف غنی و هم طالبان، این درخواست قانونی و رسمی ایران رد می شود! و افغانستان بر خلاف معاهده اجازه دسترسی به آمار و اطلاعات ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود را به کمیسار و متخصصان آبی ایران نمی دهد.

‏بنابراین برخلاف ادعاهای همیشگی مقامات افغانستان (چه قبل و چه طالبان) آن‌ها متأسفانه به معاهده پایبند نبوده و همیشه مانع اجرای مفاد معاهده شده اند. بر این اساس، مسأله پر بودن و یا خالی بودن احجام پشت سدها، زمین بازی ساختگی است که مقامات افغانستانی با مشورت برخی متخصصان خارجی و فراری ‏از این کشور همیشه در این زمین طراحی شده بازی می کنند تا برای خود زمان بخرند.

مراقب ‎زمین بازی ها در سطح عمومی، رسانه و دیپلماسی باشیم، زیرا زمین بازی که در آن بازی [داده] می شود، زمین ساختگی برای انحراف از مسأله اصلی است.

‏مسأله اصلی: اجرای معاهده جهت دسترسی به اطلاعات و داده های ایستگاه آب سنجی ‎دهراوود جهت حرکت به سمت سازوکار ‎اعتمادسازی که افغانستان(دولت های مختلف) بی دلیل همیشه از اجرای آن سرباز زده اند و فقط در لفظ و بیانیه بر تعهد و اجرای معاهده تأکید می کنند.

حجت میان‌آبادی

پژوهشگر دیپلماسی آب