پیام سیستانی محقق، شاعر و ترانه سرای سیستانی، این بار با سرایش ترانه دلبرجان فرصتی فراهم کرده تا سیاووش کیخا یکی دیگر از آواز خوانان خوش آتیه این زادبوم یک اثر زیبا و دلنشین را به علاقمندان عرصه موسیقی عرضه نماید.
آثار پیام یک بازآفرینی از روابط انسانی پر اوج و فرود در جغرافیای فرهنگی سیستانی ست که دیگر هیچ شبیه گذشته نیست. عاشقانه هایی سراسر پیوند خورده میان نمادها، تجربیات و مفاهیم زندگی در پهن دشت سیستان با دنیای شعری اش.
خالق ترانه دلبرجان قاعده زبانی را می شناسد و دستور زبان می داند و آواها و نواهای محلی را درک کرده است. او به واقع میراث دار و چکیده فرهنگ نیزار است در فرهنگ معاصر. لحن سروده هایش چه در ترانه و چه غزل، با آثار شاعران هم دوره، متفاوت بوده و بیان نیزاری در آن نمود بارزی دارد.
ترانه دلبرجان هم به سبک و سیاق آثار گذشته وی، در فرم و محتوا ساده و روان و در عین حال کمیاب است. سادگی ظاهری، غافلگیری مضمونی و رعایت قاعده وزنی از بارزترین مولفه های شعر اوست.
برفتو وسر
خی دل ور
تا پشه دلبر
ور چی ای لی
سی له نکه
کنجه گدوگر
ساده ترین شکل ترانه سرایی را دارد و در عین حال مشکل ترین نوع شعری در خلق مضمون است.
گل پرک سینه ما باز
از غم دل سر وا که
رو دل خو بسته مه باز
خوب شه که گل پهنا که
این ترانه ساده و روان شروع می شود اما ساده پیش نمی رود. قاعده بازی ساده و پیچیده کردن اوزان ، مضامین و تصویر در این ترانه هم مانند آثار گذشته وی، کم یا زیاد، وجود دارد.
پیام به نحوی دلنشین بارها و بارها به معشوقه کنایه می زند و آن زمان که برای یک نگاه نکردن ساده او به را به متل کنجه گدوگر تشبیه می کند ما هم می پذیریم که نباید نگاهش را دریغ می داشت. شنونده همراه ترانه سرا، سیر روایتی اوج و فرودش را طی کرده و سر آخر هم دلگیر لذتش را می برد. دلبرجان ها میراث دار ادبیات شفایی این سرزمین کهن اند و نبودشان باعث فراموشی لحظاتی می شود که روزگاری در گستره وسیع این فرهنگ جاری بوده است.
- نویسنده : سلطانعلی عابدی