هامون، تالاب است و تالاب به مناطق مردابی، آب مانند؛ نمزارهای سیاه و باتلاقی، برکههای مصنوعی یا طبیعی که بهطور دایم و یا موقت دارای آب ساکن یا روان، شیرین، شور یا نیمهشور هستند، اتلاق میشود.
مرداب نیز به منطقهای با عمق کم و همراه با آبهای ساحلی شور که به وسیلهی مانعی چون ماسههای ساحلی و یا سدهای مرجانی از دریای باز جدا مانده گفته میشود، با این تعریف، هامون، مرداب نیست ولی بخش اندکی از آن ممکن است این حالت را پیدا کند.
به هرحال هامون، دارای اکوسیستم و رفتار طبیعی منحصربهفرد خودش است، دارای زیرسیستمهای فراوان وابسته به هم است که هرگونه دستکاری در زیرسیستم های آن باید با مطالعه و مبتنی بر آگاهی دقیق از رفتار آن باشد.
اولین باری که قهر هامون از دستکاری حاد بشر را به چشم دیدم، سال ۱۳۶۸ بود. در سرپنجههای رودخانهی شیله یعنی در انتهای دریاچهی هامون، با نگاه صرف امنیتی، بولدوزر گذاشته بودند و هدفگذاری شده بود تا قسمت عمیق هامون سِنگُل را به کف رودخانهی شیله متصل کنند تا از عبور قاچاقچیان از منطقهی عمومی تاسوکی تا سفیدآبه جلوگیری کنند. در اولین سالی که سیلاب وارد هامون شد، در هامون سنگل، آبی باقی نماند و به سرعت در گودیزره که داخل افغانستان است تخلیه شد و عرصههای وسیع اطراف هامون، خشک باقی ماند که با صرف هزینههای میلیاردی سدی خاکی بر روی سرپنجههای شیله احداث گردید.
دومین دستکاری عمده به منظور احداث جادهی زابل – نهبندان از وسط دریاچه بود. برای عبور آب در دل دریاچه، صرفاً چند دهانه پل پیشبینی شده بود، سیلابهای سالیانه کنار جاده و در بخش گذر از این پلهای اندک، تجمع مییافت و چندین بار، کیلومترها خاکریزیهایی که برای بستر جاده انجام میشد، شسته و با خود میبرد و مجال ساختن جاده را نمیداد، تا اینکه بر تعداد و عرض دهانهی پلها افزوده شد و توفیق احداث جاده را یافتند.
بدترین دستکاری در بستر هامون، مربوط به احداث دایکمرزی در هامون سابوری است. نگاه یکبعدی و ایزوله و اقتدارگرایانه، پشتوانهی این اقدام بوده است. در جایی که شیب بسیار ملایمی در کف دریاچه وجود دارد و هر سانتیمتر خاکریزی یا برداشت خاک، کیلومترها عرصه را خشک یا مرطوب میکند، انجام این اقدام غیرعالمانه، خود موجب ناامنی است و قطعاً نقض غرض است.
چندین سال است که این موضوع مورد ایراد است و نیروی محترم انتظامی نیز متقاعد است. اما به دلیل عدمشناخت رفتار آب در بستر دریاچه، بخش اندکی از کیلومترها دایک را میگشایند و خیال میکنند، مشکل مرتفع شده است و حال آنکه باید خاک تجمیع یافته در خاکریز دایک، به طرفین، پخش و کاملاً تسطیح شود تا شکل اولیهی خود را بازیابد.
این یک ادعای کارشناسی است و باید عملیاتی شود. حرف کارشناسی را هر کسی بیان کرد. صرفنظر از تفکر سیاسی و جناحی و اینکه کدام طیف گفته، باید پذیرفت و مشکل را حل کرد.
حجم عملیات خاکریزها بالا است و برداشتن و تسطیح آن نیازمند تأمین اعتبار از ناحیهی دولت است، بنابراین تأکید میشود هرچه سریعتر استاندار محترم به عنوان رئیس شورای تأمین استان، ترتیبی اتخاذ نماید تا این مهم، اجرایی شود و بخشی از مشکل عدم پخشش آب اندک و وجود برخاست ریزگردها، حل شود.
- نویسنده : عباس نورزائی