آیا زمان آن نرسیده تا نشریات حامی دولت رییسی به جای تخریب رسانه های مستقل با آنها همراه شده و بازتاب دهنده مشکلات مردم باشند؟
پرداختن به انتصابات اشتباه و ناکارآمد تکرار مکررات است و موضوع این یادداشت نیست و از آنجایی که گوش شنوایی هم وجود ندارد آب در هاون کوبیدن است. اکنون با کاهش دمای هوا ناکارآمدی مدیران به وضوح نمایان شده و در معرض قضاوت عموم قرار گرفته است. کافی ست استاندار جدید از مدیرانی که نتوانستند علیرغم پیش بینی شرایط هوا، زندگی را بر مردم سهل کرده و حداقل ها را فراهم کنند توضیح بخواهد تا بداند اهالی رسانه در این سال ها از ضعف مدیران و عدم پاسخگویی آنها چه کشیده اند.
من در این یادداشت صرفا به طرح آنچه در برنامه بازتاب گذشت بسنده کرده و فراتر نمی روم.
فرماندار ویژه زابل در گفتگوی تلفنی از تامین گاز مورد نیاز شهروندان و تلاش خود و همکارانش در حل مشکلات مردم گفت، در ادامه پیام های مردمی خوانده شد که با گفته های فرماندار در تضاد بود. آیا فرماندار از مشکلات بی اطلاع است یا اساس بر کتمان واقعیت است؟
در تماس تلفنی برنامه بازتاب با مدیر شرکت گاز زابل دوباره موضوع تامین گاز شهروندان سیستانی مطرح شد. در این مورد هم حرف مدیر با حرف مردم تفاوت داشت.
در سومین تماس جناب محبی مدیرکل بحران استان روی خط آمد و تیر خلاص را به ناتوانی مدیریت استان در حل مشکلات مردم شلیک کرد. وی با تاکید بر اینکه گاز به اندازه کافی در استان وجود دارد ولی به دلیل اینکه فروش گاز برای عده ای تبدیل به شغل شده، کمیاب شده است. نمی دانم چگونه می شود این عذر بدتر از گناه را تحلیل کنم. شاید همان قدردانی معنادار مهدی سالارپور که گفت ممنون که در این استان هستید و به مردم خدمت می کنید، کفایت کند.
آخر این چه سیستم ناکارآمد و فاسدی هست که در استان به وجود آمده که مدیران در بدترین شرایط هم توان حل مشکلات مردم را ندارند؟ دلال به کپسول های گاز دسترسی دارد اما مردم ندارند. مدیر می گوید نفت سفید موجود است اما گزارش های مردمی نشان می دهد که مدیران یا بی اطلاع اند یا دروغ می گویند.
باید تشکر کرد از آن شهروند شجاعی که روی خط آمد و گفت ما قهر طبیعت را می توانیم تحمل کنیم اما ناکارآمدی مدیران را نه. مدیرانی که در کلام خود را خدمتگزار بی منت مردم معرفی می کنند اما در واقع به مردم خدمت نمی کنند و شاید راه خدمت کردن را هم بلد نیستند. شاید هم چون بر کرسی نشسته اند که نباید می نشستند.
آیا زمان آن نرسیده که مدیران ناکارآمد را فله ای دور ریخت و افراد کارآمد و با برنامه را بر جایشان نشاند؟ دور بودن ادعای مدیران از واقعیت زندگی مردم بر فاصله هر چه بیشتر مردم و دولت می افزاید.
انگار باید طبق توصیه مدیرکل بحران استان منتظر بمانیم تا هوا رو به گرما رود چون مدیریت استانی به بن بست خورده است. باید امیدوار باشیم اندک گزهای باقیمانده به جای نفت و گاز سوزانده نشود و به یکصد سال گذشته برنگردیم!! من این چند روزه فهمیدم که چرا آن شاعر عاشق پیشه سروده بود که امیدوارم باران نبارد چون عشقم چتر ندارد… سیستان هم دلسوز ندارد…
سلطانعلی عابدی








