۱_بهتر بود به جای گستردگی پمپاژ آب در تمام سطح ۵۰۰ هکتاری مخزن، بخشی از آن محصور و عمیق تر می شد تا ماندگاری کمی و حفظ کیفیت آب تضمین بیشتری می یافت. این مخزن چند سال پساب اراضی کشاورزی و خانگی ساکنان حاشیه را در خود انباشته و چه بسا آب آن نیاز به تصفیه مجدد پیدا کند.
۲_ هر چه سریعتر و قبل از تبخیر و افت کیفیت بایستی امکان انتقال آب به پایین دست از طریق شبکه شرب، لوله چاه ژرف یا لوله های طرح آبیاری دشت سیستان فراهم شود.
۳_ وجود آب در این کانال فرصت مغتنمی است تا با استفاده از بولدوزر و تانکر آب پاش، خاکریزهای ناشی از احداث آن تثبیت شود. چه در اینصورت با توجه به همزمانی با فصل رویش امکان سبز شدن بذرها نیز فراهم خواهد شد.
۴_ با توجه به انتقال بیش از ظرفیت پمپاژ در طول بیش از ۲۰ کیلومتری این آبراهه، دست اندرکاران اجازه دهند تا از این آب برای توزیع در بستر خشک تالاب یا نهال کاریهای اطراف مخزن استفاده شود.
۵_ دستگاههای ذیربط آب منطقه ای، آبفا، جهاد کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست صرفا تماشاگر موضوع نباشند و به وظایف و مسئولیتشان در استفاده حداکثر از آب موقتی موجود و ارائه برنامه های هماهنگ، همه شمول، اثربخش و فوری واقف باشند و توجه کنند که قرار نیست قرارگاه غدیر مشکلات آبی همه بخش ها را حل نماید و ترک فعل ها با تنش آبی در گرمای تابستان و وزش بادهای صد و بیست روزه نمایان خواهد شد.








