از بدو اجرایی شدن قانون انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشور، انتخابات شهر زاهدان در مسیری غیردموکراتیک قرار گرفت، با صف آرایی دو جریان سفید به سرکردگی معتمدین سیستانی و جریان سبز به سرکردگی مسجد مکی و علمای اهل تسنن، به جای فعال شدن نهادهای مدنی، مذهب و قومیت محور رقابت های انتخاباتی شد. جریان سبز از اولین دوره شورای شهر تا ششمین دوره، پیروز حداکثری انتخابات شوراها بوده و ساختار فعلی متاثر از تصمیمات آنهاست.
تغییر مدیران شهری در روزهای اخیر بیشتر باعث نگرانی ست تا شادمانی.
از بدو تاسیس شوراها تاکنون ۸۰ درصد مدیران شهری در بین سازمان ها، مناطق و معاونت ها جابه جا شده اند و در واقع وضعیت موجود شهر زاهدان ماحصل حضور این مدیران بوده است. چگونه می توان با جابه جایی اتاق ریاست این مدیران در خدمات دهی به مردم تغییر و تحول به وجود آورد؟
در شرایط موجود شهر زاهدان نیاز به دمیدن یک روح تازه در مدیریت شهری دارد. شهرداری زاهدان تا زمانی که از همه استعدادهای بالقوه خود که از قضا تعدادشان هم کم نیست، بهره نبرد بحران پسماند، کمبود فضای سبز، سد معبر، ساخت و سازهای غیرقانونی، دفن غیر استاندارد، ناتوانی در جذب سرمایه و… به حیات ناخوشایند خود ادامه می دهد. سهمیه دادن به اقوام و مذاهب در مدیریت شهری به توسعه منجر نمی شود. این قانون نانوشته که وقتی شهردار مرکز اهل سنت است حتما باید منطقه یک شیعه باشد. منطقه دو اهل سنت، منطقه سه شیعه، منطقه چهار و پنج اهل سنت، سازمان پسماند و معاونش اهل سنت، رییس سازمان آرامستان و معاون تسنن، معاونین شهردار اهل تسنن و… یک نمونه بارز ناکارآمدی مدیریتی ست.
مردم زاهدان با تمام وجود خواهان توسعه همه جانبه شهر زاهدان هستند و اصلا تفاوتی نمی کند که در راس امور چه قوم و مذهبی نشسته اند. سهم دهی به اقوام، مذاهب، طوایف و نهادهای قدرت در شهرداری زاهدان باعث شده تا سهم خواهی جای عدالت و حاکمیت قانون را بگیرد. بیشتر اعضای شورای شهر به جای پیگیری مطالبات مردم رای دهنده، در پی سهم خواهی برای طایفه خود هستند.
مادامی که شهرداری خود را متعلق به شورای راهبردی مسجد مکی و طوایف حامی خود بداند، توسعه رویایی دست نیافتنی ست. ساختار معیوبی که در ۲۱ سال گذشته در شهرداری زاهدان نهادینه شده نیاز به اصلاح و تغییرات بنیادین دارد. ناکارآمدی شهرداری محصول انتخاب شهرداران ناکارآمد بوده و وقتی راس یک هرم دید وسیعی به حوزه مدیریتی خود نداشته باشد، اضمحلال آغاز می شود و ساختار اداری فرو می پاشد. در حال حاضر شهرداری زاهدان برای ایجاد تحول می بایست خود را از سلطه وابستگی به شورای راهبردی مسجد مکی و طوایف نجات داده و به مصلحت شهر بیاندیشد مگر طوایف مسوولیت اعضای ناکارآمد طایفه را می پذیرند و از بابت آن از مردم عذرخواهی می کنند که مردم به مذهب و قومیت مدیر اهمیت دهند؟
قدرتی که شورای راهبردی مسجد مکی به شهردار زاهدان می دهد باعث شده تا از شورا تمکین نکند و مصوبات آنرا ندیده بگیرد. وقتی نقش تصمیم سازی اعضای شورای شهر ندیده گرفته می شود آنها به ناچار به همان سهم خواهی اندک در انتصاب مدیران وابسته به خود بسنده می کنند.
نگارنده بر این باور است که وضعیت مدیریتی در شهر دچار تغییر و تحول نمی شود و زاهدان روی توسعه شهری را نمی بیند مگر به جای مسجد مکی برنده انتخابات شورای اسلامی شهر زاهدان فعالان مدنی، افراد مستقل و متخصص در امور شهری متشکل از همه اقوام و مذاهب شوند.
نویسنده: سلطانعلی عابدی








