در لحظاتی که نشست رو به پایان مینهاد، مدیرکل روابط عمومی استانداری، بر فراز منبر حاضر گردید تا سلام استاندار را – که خود غایب از این محفل بود – به پیشگاه استاد برساند. نکتهای که دل را به درد میآورد این بود که ابوالفضل هاشمی، مجری این شب فرهنگی، بر گمان حضور معاون سیاسی استانداری در میان حضار، نام وی را برای صعود بر منبر ندا زد، اما پاسخی جز سکوت نیافت.
علیاصغر انصافجو، این مربی دلسوز که در کنار تربیت نسلها در مدرسه – از جمله نگارنده این سطور – بر صحنههای نمایش، تلویزیون و سینما به بسیاری از هنرمندان استانی درس اخلاق و عشق آموخته است. او کسی است که عمری را وقف آموزش فضیلت و زیبایی کرده و از خود میراثی جاودان برای نسلهای آینده برجای نهاده است.
عدم حضور مدیران ارشد استانداری در این شب بهیادماندنی که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان با عنایت تمام برپا شده بود، حکایت تلخی از بیتوجهی به فرهنگ و هنر در دولت چهاردهم داشت. این غفلت نشان داد که هنوز ضرورت فرهنگ و هنر در استانی که بخش اعظم ناامنیهایش ریشه در بیفرهنگی دارد، درک نشده است.
مگر این استان چند چهره تأثیرگذار دارد که قریب نیم سده از عمر خود را با عشق و وله پای هنر نهاده باشند؟ چند کس را دارد که در پرورش نسل بعد از خود چونان درختی سایهگستر کوشیده باشند و منش پاک خود را چون گنجی به میراث گذاشته باشند؟
اگر استاندار و معاونانش برای چنین استادی وقت ندارند، پس برای چه کسی خواهند داشت؟ اگر کسانی که عمری را وقف تعلیم و تربیت کردهاند در نظر آنان ارزش ندارند، پس چه کسی در این خطه خاکی شایان توجه و احترام خواهد بود؟
این شب، نه تنها شب تجلیل از استاد انصافجو بود، بلکه آیینهای بود که بیتوجهی مسئولان به فرهنگ و هنر را عریان نمود. شبی که فرهنگ یتیم ماند و هنر در انتظار التفاتی که هیچگاه نیامد.
سلطان علی عابدی








