این توسعه با احداث بندها و سدهای متعدد در افغانستان همراه بود و ورود ماشینآلات بهویژه دستگاههای حفاری، موتورپمپهای قوی، کانالهای انتقال و انحراف و ابزارهای برداشت آب باعث شد که حتی بسیاری از قنوات در افغانستان نیز دچار خشکیدگی و کمبود آب شود.
افغانستان بهعنوان کشوری با بیشترین رشد جمعیت در جهان و کابل و قندهار بهعنوان شهرهایی با بیشترین افزایش نفوس، هر دو در حوضه هیرمند واقع هستند و نیاز به آب در شرایط ضعف زیرساختها و شبکه آبرسانی مدرن با حفر چاههای آب در منازل انجام میشود. در چنین شرایطی مناطق با جمعیت بیشتر و حاصلخیزی افزونتر سهم آب پاییندستها را بلعیدند و خشکی خاک را به بخشهای میانی و انتهایی حوضه غالب کردند.
سیلابها تنها امید بخش انتهایی هیرمند بود که با احداث سد کمالخان مهار شد و با تنگنظری و شرارت طالبان، راهی شورهزار گودزره شده و از انتقال و تداوم آن بهسوی غرب دریغ شد و دشتهای پاییندست از جمله وسعت نیممیلیون هکتاری هامونها بیآب ماند. کمکم پوشش گیاهی از بین رفت و خاک در معرض بادهای فرساینده قرار گرفت. بادهای شمالی که پوشش گز و نی و رطوبت هامون مانع گذر شنریزهای همراهشان بود، اینک عرصه خشکیده هامون را محلی برای تاخت و تاز یافتهاند و با سنباده کردن خاک سطحی، بخش درشتتر را بهصورت تپههای ماسهای بهسوی منازل و تأسیسات قل میدهند و بخش ریز هم سهم چشم و ریه سیستانیها در پاییندست میشود و حتی امسال میهمان ناخوانده شهرهای جنوبیتر شده است. چاره این مشکل همان است که همیشه بوده؛ ورود آب به عرصه خشکیده هامون و تر شدن ذرات خاک برای مقاومت در مقابل نیروی برشی باد.
حسین سرگزی
کارشناس منابعطبیعی








