به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیار عیار، سلطانعلی عابدی در یادداشتی نوشت؛ آیا واقعا طالبان می توانند مانع انحراف آب به سوی گودزره شوند؟ طبق نظر منابع آگاه و کسانی که نقشه سد کمال خان را دیده اند دو سرریز سد کمال در جهت گودزره و رودخانه لشگری قرار دارند و سر ریز سیلاب فقط به این دو سمت منحرف می شوند. این یعنی دیواره سازه در مسیر رودخانه هیرمند ارتفاع بیشتری از دو سرریز دارد و صرفا آب از دریچه ها به سوی سیستان راهی می شود.
سد کمال خان ظرفیت محدودی دارد و به دلیل نوع سازه، خود به خود آب به طرفین منحرف می شوند و افغان ها امکان جلوگیری از این انحراف را ندارند مگر سازه را تغییر دهند که آن هم با توجه به اینکه کارگاه جمع شده و شرکت پیمانکار و مشاور، سد را تحویل داده و به کشور خود بازگشته اند امکان اصلاح سد در یک بازه زمانی کوتاه وجود ندارد. با این اوصاف پس جلوگیری از انحراف آب به گودزره صرفا یک کاربرد سیاسی دارد و کسانی که آنرا بر زبان می آورند از نحوه ساخت و کاربرد سازه بی اطلاع هستند.
در خصوص دریچه های سد کمال خان که در جهت رودخانه هیرمند واقع شده می توان گفت این سد ظرفیت مشخصی دارد و سیلاب مازاد ظرفیت، به طرفین منحرف شده و تنها به اندازه حجم تخلیه از دریچه ها آب به سوی سیستان راهی می شود.
طبق معاهده افغان ها متعهد هستند که هر ماه در صورت وجود آب میزان مشخصی آب به عنوان حقابه داده شود و اگر آبی نباشد حقابه ای هم وجود ندارد.
افغانستان حق دارد آب های سطحی خود را آنطور که می خواهد مدیریت کند اما سد انحرافی کمال خان همانطور که از نامش پیداست با هدف انحراف طراحی شده و یک سازه بسیار هوشمندانه است که انگار اهداف دراز مدتی را مدنظر دارد. شاید برای گودزره برنامه ای دارند تا آنرا تبدیل به دریاچه ای با قابلیت بهره داری و ایجاد اشتغال کنند تا یک دریاچه بزرگ به طور کامل تحت اختیار افغان ها باشد و تالاب هامون برای همیشه از نقشه جهان حذف شود. یک کارشناس مطلع حوزه آبی معتقد است آب گودزره امروز شور است و قرار نیست با ورود حجم زیاد آب شیرین در آینده هم شور باقی بماند. حتما عزیزانی که در حیاط خود باغچه دارند متوجه شده اند که با ورود مکرر آب به زمین، شوری به لایه های زیرین زمین منتقل شده و خاک قابل کشت می شود. ما از ساختار خاکی و لایه سطح زیرین گودزره بی اطلاع هستیم اما بعید نیست روزی شوری گودزره آنقدر کاهش یابد که حداقل برای برخی ماهی ها قابل زندگی باشد.
شاید در این میان تنها راه، نشان دادن حسن نیت افغان ها باشد. افغان ها در طول سال دریچه ها را باز بگذارند تا خارج از جدول زمانبندی معاهده، حقابه به سیستان داده شود. اینکه هر ماه میزان مشخصی آب بدهند و ماه بعد که آب ها منحرف شده از دادن حقابه خودداری کنند یک بازی هوشمندانه است که قبل از ساختن سد به آن فکر شده است.
هدف از طرح این مباحث اینست که سطح مطالبه گری را ارتقا داده و با علم به مسایل تخصصی، هیات ایرانی با کمیسار افغان دیدار کند تا مبادا این وسط با احساسات مردم سیستان بازی شود و امید واهی به آنها داده شود.








