روند سقوط توسعه به گونه ای پیش رفته که هر بار دولتی روی کار می آید و می رود ما حسرت دولت قبلی را می خوریم. هر گاه استانداری می آید ما درود بر رفتگان استانداران قبلی می فرستیم که در زمان کرسی نشینی منتقد عملکرد ضعیف آنها بودیم.
این سقوط در امر انتصاب مدیران ناکارآمد اما متعهد به تامین منافع حامیان خود، امر توسعه را به تاخیر انداخته و روزبه روز هر گونه تغییر حداقلی تبدیل به رویا می شود. عدم توسعه یافتگی دلایل مختلفی دارد که بخش مهمی از آن به مدیران ناکارآمد کشوری و استانی باز می گردد. اصرار بر استفاده از مدیرانی که بارها امتحان خود را پس داده اند عامل بحران های موجود سیستان و بلوچستان است.
وقتی از مدیر، نه برنامه می خواهند و نه به سابقه مدیریتی آنها توجه می شود در بحران ها، بحران زا می شوند تا گره گشا واقع شوند.
در ده روز اخیر با توجه به برودت هوا اوج ناکارآمدی مدیران استان خود را به نمایش گذاشت. مدیرانی که هیچ برنامه ای برای کاهش مشکلات مردم نداشتند و خود نیز بدان معترف بودند. در واقع در شرایط عادی این مدیران نیستند که استان را مدیریت می کنند. استان در یک سیکل اداری معیوب افتاده و خود به خود اداره می شود. ادارات هم به اندازه بودجه تخصیص یافته ای که توان جذب آنرا دارند کار می کنند. در موقع بحران چهره زشت سو مدیریت خود را نشان می دهد.
برای توسعه تعریف چشم انداز و برنامه ریزی و مدیریت جامع استانی نیاز است. همان مقوله ای که حداقل ما خبرنگاران در هنگام گفتگو با مدیران متوجه عدم وجودش می شویم.
یادداشتی از سلطانعلی عابدی
اصرار به استفاده از مدیران ناکارآمد چیست؟
گاهی در نقد مدیران از طرف برخی افراد با یک جمله تکراری روبه رو می شویم. این مدیر تحت حمایت فلان ارگان یا جریان یا فرد قدرتمند است. تا کی باید نظام یا دولت تقاص اشتباه مدیران ناکارآمد استانی را پس بدهند و به دلیل منافع جمعی قلیل، نارضایتی عامه مردم رقم خورد؟
لینک کوتاه :
https://www.diyareayyar.ir/?p=7441
برچسب ها
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.








