در حالی که تمام هم و غم مسئولان کشورمان وکارشناسان داخلی و خارجی مرتبط به آب معطوف به حقابه ایران از رود هیرمند و مفاد معاهده ۱۳۵۱ شده است، افغانستان با تمام توان در حال ساخت سد «بخشآباد» بر «فراهرود» بوده و تالاب هامون را با چالشی به مراتب وحشتناکتر از قطعی آب هیرمند مواجه میسازد.
رودخانه فراه از کوههای غور و کوهساران سیاهکوه سرچشمه میگیرد و با طولی حدود ۵۶۰ کیلومتر از استانهای غور و فراه افغانستان گذشته و به تالاب هامون صابری میریزد. بعد از رودخانه هیرمند، فراه رود بهعنوان بزرگترین تأمینکننده آب تالاب بینالمللی هامون محسوب میشود.
ارزش آب این رود برای احیا و نگهداری تالاب هامون وقتی بیش از پیش نمایان شد که افغانستان از دادن حقابه هیرمند سر باز زده و حیات در سیستان را با خطر جدی مواجه کرد. سیلابهای این رود با حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال، هامون صابری و گاه در مواقع پُرآبی تا هامون هیرمند را نیز سیراب میکرد. مردم سیستان نیز علیرغم قطع آب هیرمند، دلخوش به آب ورودی از فراه رود به تالاب، خشکی مطلق و تمام و کمال هامون را دور از ذهن میدانند و به انتظار آب این رودخانه، بخش صابری هامونها را که اتفاقاً یکی از تونلهای عمده باد نیز در آن قرار دارد، تهدید کمتری برای سلامت هوای منطقه سیستان بهحساب میآوردند. غافل از اینکه دولت امارت اسلامی نیز به تبعیت از اسلاف خود، در میانه مناقشات دو کشور درخصوص حقابه هیرمند، سعی در تکمیل این سد در اسرع وقت دارد و از مردم نیز تقاضای کمک کرده است.
سد بخش آباد یک سد مخزنی بهحساب آمده و با حدود یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب ظرفیت، حدود ۸۱ متر ارتفاع خواهد داشت. حجم مرده این سد نیز حدود ۱۲۰ میلیون متر مکعب برآورد شده است. پیشبینی میشود که این سد علاوه بر ذخیره آب حدود ۲۷ تا ۳۲ مگاوات برق نیز تولید کند. این سد که دارای دو کانال ۴۲ و ۴۶ کیلومتری است، آب مورد نیاز کشاورزان منطقه فراه را فراهم میکند. کانال اول حدود ۲۵.۹۲ مترمکعب بر ثانیه و کانال دوم حدود ۲۵.۲۰ مترمکعب بر ثانیه را منتقل خواهد نمود.
متأسفانه در خصوص این رودخانه معاهدهای بین ایران و افغانستان وجود ندارد اما بر اساس مفاد بند ۱۶۱ رأی کمیسیون دلتا (هیأتی شامل رئیس اداره آبیاری کشور شیلی، مهندسی از آمریکا و کارشناسی از اداره منابع آب کانادا) که در سال ۱۹۵۱ برای حل اختلاف ایران و افغانستان تشکیل شده آمده است: «هزاران هکتار از این تالاب میتواند از جریانهای بازگشتی و تلفات حاصل از انحراف آب ادوات سنتی آبیاری و همچنین جریانهایی که از غرب و شمال وارد این تالابها میشوند استفاده نمایند.» همچنین در ادامه این بند آمده است: «جریانی که به دریاچهها منتقل میشوند استفادهای ندارند و در هوا تبخیر میشوند و از دسترس خارج میگردند.» به عبارت دیگر در این رأی، هر چند که آب سرازیر شده به تالاب هامون و نیاز زیست محیطی آن تلفات تلقی شده، اما تأکید شده است که آب مورد نیاز تالاب باید از رودخانههای شمالی آن مانند فراهرود و رودخانه هاروت تأمین شود و بدین ترتیب ساخت سد بخشآباد روی رودخانه فراه را میتوان برخلاف این معاهده که مورد قبول افغانستان نیز هست، تلقی کرد.
از سوی دیگر، این روزها سیستان درگیر بادهای ۱۲۰ روزه است که به گفته رئیس فعلی سازمان حفاظت محیط زیست، تغییر اقلیم آن را تبدیل به بادهای ۱۸۰ روزه کرده است. نکته حائز اهمیت اینکه در سالهای اخیر نه تنها طول مدت وزش باد افزایش یافته است، بلکه منطقه تحتتأثیر باد نیز علاوه بر سیستان در شمال استان، به قسمتهای مرکزی و حتی جنوبیتر استان سیستانوبلوچستان نیز کشیده شده است.
تحقیقات متعدد در سالهای متمادی نشان میدهد که سیستان را میتوان سرزمین بادها نام نهاد. سرزمینی که ساکنان آن سالها این باد را بهعنوان مرحمی بر گرمای شدید و طاقتفرسای تابستانه میدانند و از خنکای ایجاد شده ناشی از عبور آن از سطح هامونِ پرآب منتفع میشدند، حال با خشکشدن تالاب نصیبی جز گردوغبار ندارند. جدای از منافع این باد که میتواند به عنوان منبعی رایگان و تمام نشدنی جهت تولید انرژی مورد نیاز ایران و کشورهای همسایه مورد استفاده قرار گیرد، مشکلات ایجاد شده توسط آن امروزه زندگی عادی در سیستان را دچار مخاطرات فراوانی کرده است. مردم سیستان که این باد را بهعنوان نعمتی خدادادی میدانستند، حال برای فرار از تبعات ناشی از آن ترک دیار و جلای وطن میکنند.
متأسفانه مطالعات صورت گرفته نشان میدهد که از چهار تونل باد موجود در سیستان، سه تونل آن از شمال هامون صابری منشأ میگیرد و در طول مسیر در مناطق حساس تقویت میشود. بدون شک، این نکته بر اهمیت پرآب بودن هامون صابری، بهخصوص در زمان وزش بادهای موسمی سیستان تأکید دارد، چرا که تبعات ناشی از این طوفانها علاوه بر ایران، بخشهایی از کشورهای افغانستان و پاکستان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
حال که دولت امارت اسلامی بیتوجه به تبعات ناشی از احداث سد بخشآباد روی رودخانه فراه، تمام توان خود را بهکار گرفته و با تبلیغات فراوان مردم استان فراه را به افتتاح این سد و مزایای ناشی از این افتتاح شایق کرده است، مردم سیستان بیش از پیش نگران این افتتاح خواهند بود. چرا که قطع ورود فراهرود به هامون صابری را باید به معنای مرگ کامل تالاب بینالمللی هامون دانست که پس از قطع ورود آب هیرمند به این تالاب، تنها منبع ورودی به آن است و همه ساله بخشهایی از این تالاب را سیراب میکند و بدین ترتیب تا حدودی از گردوغبار ناشی از بادهای ۱۲۰ روزه میکاست. بدین ترتیب در زمانهای پرآبی تا حدودی در تلطیف هوای منطقه نقشآفرین بوده است.
جا دارد مسئولان ذیربط تا فرصت باقی است، نسبت به خطرات ناشی از احداث این سد برای منطقه سیستان حساسیت بیشتری به خرج دهند و ضمن هشدار جدی به دولت امارت اسلامی، در مذاکرات با آنها به این مهم نیز توجه کند. بدون شک احداث سد بخشآباد و قطع ورود فراهرود به تالاب بینالمللی هامون از سوی طالبان را باید بی هوا نمودنِ سیستانِ بدون آب تلقی کرد. چرا که سیستانی که تا به امروز تشنه آب هیرمند بود، در آینده از نفس نیز میافتد.
جواد میردار هریجانی








