مبارزان بلوچ یا قاتلانی بی رحم؟!
در گسترهی پرتلاطم جغرافیای انسانی، گاه گروههایی سر برمیآورند که در پوشش مبارزه و دادخواهی، جامهای از تقدس بر تن خویش میپوشانند. «جیش العدل»، این پدیدهی برخاسته از خاکسترهای گروهک ریگی، کوشید تا راهی متفاوت از پیشینیان خویش بپیماید. آنان با دقتی حسابشده، نظامیان را نشانه رفتند و با بهرهگیری ماهرانه از سازوکارهای رسانهای، کوشیدند تا در آینهی افکار عمومی و در میان اپوزیسیون پراکنده در فراسوی مرزها، تصویری از «مبارزان بلوچ» را حک کنند؛ نقابی فریبنده بر چهرهای که ماهیتی دیگر در سایه پنهان داشت.
سیستانی و بلوچ برای امنیت پایدار استان باید دست به دست هم دهند
رئیس کل دادگستری سیستان و بلوچستان با بیان اینکه خروج سرمایه از سیستان و بلوچستان نبود اشتغال، فقر، بیکاری، جرم، جنایت و زندان را به دنبال دارد تصریح کرد: اگر کسی ادعا دارد من بلوچ یا سیستانی هستم باید دست به دست هم امنیت استان را پایدار کنند.
ریش سفیدان نقش خود در وحدت اقوام را جدی تر بگیرند| بدون وحدت، توسعه محقق نمی شود
رویدادهای اخیر زاهدان ایجاب می کند تا ضرورت وحدت اقوام بیش از هر زمان دیگری جدی تر گرفته شود. تکلیف آنانی که آبشخور فکری شان ریشه در آنسوی مرزها دارد و خشونت و گسترش آنرا در سطح جامعه شهری و روستایی استان سرلوحه کارشان قرار داده اند مشخص است. حمله به کلانتری ۱۶ که با درایت مامورین انتظامی طبق برنامه تروریست ها به کشتار گسترده ختم نشد ذات خشونت طلبانه شان را بر دو قوم بزرگ سیستانی و بلوچ آشکار نمود و از سوی بزرگان هر دو قوم محکوم گردید.
مواظب چند قطبی شدن فرهنگ جامعه مان باشیم
تقسیم جامعه استان و به ویژه شهر زاهدان به خوب و بد، برای آینده یک این منطقه جغرافیایی و فرهنگ به عنوان زنگ خطر است و بی گمان پیامدهایی ناگوار در پی خواهد داشت. خیر و شر محصول تاریخ باستان و قصه های دوران کهن است و در دنیای مدرن نه خیر مطلق معنا دارد و نه شر مطلق. در دنیای مدرن غالب انسان ها خاکستری هستند و دیکتاتورترین انسان ها هم از خود رفتارهای خیرخواهانه ای انجام داده که او را از شر مطلق متمایز می کند.
زدی یا خوردی؟ طوری زدی که ارزش گردن کج کردن داشته باشه؟
در گذشته ها یک رسم نانوشته بین مردم سیستانی و بلوچ وجود داشت که خوشبختانه با کاهش خشونت در جامعه از بین رفت یا حداقل به شدت گذشته نیست. هنگام دعواهای خیابانی یا طایفه ای، جوانان می دانستند که خیلی زود پای بزرگترها به میان می آید و دیگر امکان انتقام و انتقام گیری وجود ندارد. پس فرصت همان چند دقیقه درگیری بود. در واقع هر کس در همان صحنه درگیری واکنش بهتری نشان می داد، برنده واقعی بود و یک عمر حسرت نمی خورد. اگر چه به ظاهر بزرگان طایفه او را در جمع شماتت می کردند، اما در باطن به وجود چنین جوانان برومندی در طایفه افتخار می کردند. بزرگان بعد از مطلع شدن از نزاع، می پرسیدند زدی یا خوردی؟ و اگر زده بود: خوب زدی یا نه؟ آیا ارزش دارد که در جلسه گردن خم کنیم؟
انتصاب مدیران ناکارآمد بومی مایه خرسندی نیست
با انتصاب مدیران بومی ضعیف و ناکارآمد این تصور برای ما به وجود آمده که این استان نیاز به مدیران غیر بومی برای رسیدن به توسعه دارد. سیستانی ها و بلوچ های شایسته ای در استان وجود دارند که به دلایل مختلف اجازه رشد در سیستم های اداری را نیافته اند. چرا برخی از سیستان و بلوچستانی ها باید از مدیریت بومی ناامید شوند در حالیکه که نباید چنین ناامیدی بر مردم حاکم شود.
آیا سیستانی زبان است، گویش یا لهجه؟
پژوهشگر حوزه تاریخ و ادبیات گفت: سیستانی می تواند زبان، گویش و لهجه باشد، وقتی ما در مسائل زیاد ویژه خودمان صحبت می کنیم و با احتیاط واژ های سیستانی را به کار می بریم بیشتر زبان می شود. برای نمونه " سورکند وردا چول بکنک" را کسی نمی فهمد، یا شعر سیستانی که با تفکر و با اصالت واژگانی سروده می شود غیر سیستانی زبان نمی فهمد، این از ویژگی های یک زبان مستقل هست اما گویش ما که تحت تاثیر زبان ملی هست را احتمالا همه می فهمند زیرا در گویش موکه، کنجه، چت و چپیلاخ به کار نمی بریم. وقتی زبان های محلی به سمت و سوی زبان رسمی می روند به طرف لهجه می روند. به هر مقداری که میدان معنا و مقصود زبان فراخ تر می شود به سوی زبان ملی می رویم و هر چه دورتر شویم به زبان نزدیک تر می شود.
































