سیستان در دام تمرکزگرایی و سهم خواهی
سخنان تازه آیتالله محامی، امام جمعه زاهدان، درباره ناکامی مدیران بومی در گشودن گرههای معیشتی سیستان، پرده از حقیقتی تلخ برداشت که سالهاست در سکوت فرو خورده شده است. این سخنان فارغ از هر داوری، دریچهای است به سوی واقعیتی که نه تنها سیستان، بلکه بسیاری از کرانههای این سرزمین را در چنگال خود اسیر کرده است. حقیقتی که وقتی نه مدیران غیربومی توانستهاند دردی از این دیار بکاهند و نه مدیران بومی، ناگزیر باید به ژرفای معضلی نگریست که ریشههایش در لایههای عمیقتر ساختار اداری و سیاسی کشور نهفته است.
پارادوکسِ گفتمانِ مدنی در حاشیۀ میهن
در سیاستِ ایران، آنگاه که مقامی بلندپایه از شنیدنِ صداهای حذفشده سخن میراند، امیدی تلخ در دلِ جامعۀ مدنیِ نوپا میدمد، امیدی که به تجربه، خود بخشی از همان تراژدیِ تکراریِ حذف است. سفرِ نورالدین آهی، معاونِ تشکلها و احزاب، به سیستان و بلوچستان و تأکیدش بر انتقالِ بیواسطۀ صدایِ مردم به مرکز، وعدهای است که در عمل، از مجرای همان صافیهای قدرتِ استانی میگذرد که نامِ منتقدان را از فهرست میزداید و مجالِ سخن را به بهانهای اندک میرباید.
هامون قربانی یک مهندسی سیاسی
در دل فلات ایران و افغانستان، جایی که تاریخ و جغرافیا در هم تنیدهاند، دریاچهای به نام هامون برای هزاران سال حیات بخش صدها هزار انسان بود. این دریاچه که از آب رودخانه هیرمند سیراب میشد، امروز در آستانه نابودی کامل قرار دارد. اما این خشکی نه حاصل خشکسالی طبیعی، بلکه برآیند یک طراحی عامدانه است که با دقت مهندسی و اراده سیاسی به اجرا درآمده است.
شبکه هامون برنامه سازان بومی را ندیده می گیرد
صدا و سیمای سیستان و بلوچستان تاریخچهای پرفراز و نشیب دارد، اما آنچه در این یادداشت میخواهم روایت کنم، داستان تولیدات داستانی در این مجموعه و شبکه هامون است. شبکهای که با هدف ایجاد اشتغال برای هنرمندان بومی تأسیس شد، اما رفتهرفته تبدیل به بنگاه اقتصادی برای غیربومیها گشت. با تلاش هنرمندان بومی، برای مدتی این شبکه در مسیر هدف تعریفشده قرار گرفت، تا اینکه در سالهای اخیر باز این عوامل غیربومیاند که در نقشهای کلیدی برنامهسازی به کار گرفته میشوند و هنرمندان استان به راحتی از گردونه ساخت برنامههای تلویزیونی کنار گذاشته شدهاند.
چرا فعالیتهای مدنی، زودبازده نیستند؟
نهادهای مدنی را میتوان به مثابه رودخانههایی دانست که در بستر سنگلاخ تاریخ جریان مییابند. جریانی که نه به شتاب سیل و نه به سکون باتلاق میماند، بلکه در ریتمی میانه، در تدریجیترین شکل ممکن، زمین سخت عادتهای اجتماعی را فرسایش میدهد. این کُندی ذاتی نیست که محصول ناکارآمدی باشد، بلکه برآمده از ماهیت خود فرآیند تغییر اجتماعی است، فرآیندی که در آن نه تنها ساختارهای بیرونی، بلکه لایههای عمیق معنا، باور و هنجار باید دگرگون شوند. هگل در فنومنولوژی روح از آن به «کار صبورانه منفی» یاد میکند، همان کاری که نه در یکشبه انقلابی، بلکه در مسیری طولانی و پیچیده، واقعیت را بازسازی مینماید.
تعلیق توسعه و تاخیر در تشکیل شورای سینمایی در سیستان و بلوچستان
حضور جمعی مدیران ارشد سینمایی کشور در کرمان برای افتتاح شورای سینمایی این استان، فراتر از یک رویداد اداری، بازتاب تلخی از شکاف عمیق میان سیاستگذاریهای فرهنگی ملی و واقعیت اجرایی در برخی استانهای کشور بود. حضور رئیس سازمان سینمایی، رئیس بنیاد فارابی و رئیس انجمن سینمای جوانان کشور در این مراسم، در حالی بر اهمیت تمرکززدایی از پایتخت و توسعه متوازن سینما تأکید میکند که سیستان و بلوچستان همچنان در انتظار تحقق همین خواست بنیادین فیلمسازان خود سرگردان است.
کالبدشکافی یک اسطوره اجتماعی در آیینه علم و مدرنیته
در گستره تمدن بشری هیچ مفهومی چون خون بار نمادین و قداستی نیافته که همزمان منبع حیات و منشأ تفرقه باشد. این ماده حیاتبخش که در رگهای هر انسانی جریان دارد، از دیرباز فراتر از کارکرد بیولوژیک خود، به نمادی از هویت، شرافت و تداوم نسل بدل شده است. از تمدنهای کهن مصر و بینالنهرین تا فلات ایران و شبهقاره هند، باور به انتقال فضیلتها و خصایص روحی از طریق خون پدر، بنیان نظامهای طبقاتی را شکل داده و مشروعیت الهی را برای حکمرانان رقم زده است. این انگاره که امروزه در محک آزمونهای ژنتیک مردود شناخته شده، همچنان سایه سنگین خود را بر جوامع بشری، به ویژه در بسترهای فرهنگی سنتزده چون سیستان، گسترده نگه داشته است.
چرا شفافیت آبی در سیستان قربانی محرمانگی کاذب شده است؟
وقتی مدیرکل روابط عمومی استانداری در نشست خبری از زبان مدیرعامل آب منطقهای اعلام میکند که مسائل آبی محرمانه است و نمیتوان درباره آن سخن گفت، در واقع شاهد تحریف خطرناکی از مفهوم امنیت ملی هستیم. این پاسخ مدیریت آب منطقه ای نه تنها پاسخی مطلوب نیست، بلکه فرار از پاسخگویی است که خود به تهدیدی علیه منافع ملی تبدیل شده است. اما پرسش اساسی این است که مرز میان محرمانه و غیرمحرمانه بودن اطلاعات آبی دقیقاً کجاست و چه کسی حق دارد این مرز را به دلخواه جابهجا کند؟
ضرورت بازاندیشی در مدیریت فرهنگی و احیای فیلم کوتاه
سیستان و بلوچستان، این خاک پهناور که در دل خود هزاران داستان ناگفته، چهرههای فراموششده و منظرههای بکر را نهفته دارد، امروز در انتظار دوربینی است که با زبان سینما، حقیقت وجودش را روایت کند. اما این سرزمین که میتوانست کانون تولید آثار سینمایی درخشان باشد، در تنگنای مدیریتی گرفتار آمده که نه تنها راه را بر فیلمسازان بسته، بلکه ماهیت فیلم کوتاه را نیز در هالهای از ابهام فرو برده است.
واقعیت تاریخی و افسانه جدایی بلوچها
در آیین تشییع جنازه ملا کمال، مولوی کرد از چهرههای شاخص مذهبی بلوچستان با تجلیل از منش والای آن مرحوم، در سخنان خویش مردمان این سامان را ملت بلوچ خواند. این تعبیر هر چند ممکن است برخاسته از بیتوجهی به بار معنایی آن باشد یا از روی قصد به کار رفته باشد، شایسته تأمل است. باید دانست که واژگان، حاملان معنا هستند و بهکارگیری نابجای آنان، ناخواسته آب به آسیاب اندیشههای تجزیهطلب میریزد و حریم تمامیت ارضی ایران عزیز را نشانه میرود.





























