احیای سیستان نیاز به طرح جامع توسعه دارد/ سکوت نمایندگان در قبال ضعف عملکرد وزارتخانه های مرتبط با تامین نیاز آبی به اندازه بلایای طبیعی به سیستان صدمه زده است
احیای سیستان نیاز به طرح جامع توسعه دارد/ سکوت نمایندگان در قبال ضعف عملکرد وزارتخانه های مرتبط با تامین نیاز آبی به اندازه بلایای طبیعی به سیستان صدمه زده است
قهر طبیعت، نامهربانی کشور همسایه، سو مدیریت کشوری، ملاحظه کاری نمایندگان مجلس حوزه سیستان و طرح های غیر کارشناسی که دلیل اجرای آن مشخص نیست، سیستان و سیستانی را در شرایط دشواری قرار داده است. شاید برای خیلی ها سیستان به عنوان تنگه احد قابل درک نباشد اما به واقع مرز سیستان ضامن امنیت کشور است.

روزگاری سیستان دغدغه آب کشاورزی و احیای تالاب هامون، صید و صیادی و توسعه همه جانبه را داشت و امروز توقعات در حد تامین نیاز آب شرب تنزل داده شده است. عدم وجود چشم انداز مدون برای قطع وابستگی به هیرمند، زیست سیستان را به مخاطره انداخته است.
سکوت نمایندگان مجلس حوزه سیستان در قبال ضعف عملکرد دولت و وزارتخانه های مرتبط با تامین نیاز آبی و توسعه زیرساخت های اقتصادی به اندازه بلایای طبیعی به سیستان صدمه زده است. ملاحظات نمایندگان در مواجهه با دولت برای تثبیت جایگاه خود بعد از پایان دوره نمایندگی باعث شده به وظیفه ذاتی خود عمل نکنند.
در چند دور اخیر ریاست جمهوری مدیران ضعیف بر ادارات زیر مجموعه وزارت نیرو و جهاد کشاورزی تکیه زده و عملا تصمیم های مهم در وزارتخانه ها گرفته می شود و مدیران استانی نقشی در آن نداشته اند. طرح لوله گذاری ۴۶ هزار هکتاری سیستان که بنا بود به توسعه سیستان ختم شود در وزارت نیرو تصمیم گیری و به پیمانکار سپرده شد، اکنون طرح کانال آب رسانی هم بدون اطلاع استان آغاز به کار کرده است.
ندیده گرفته شدن پتانسیل های محلی باعث شده توسعه در استان به تاخیر افتد و روز به روز بر مشکلات مردم افزوده شود. در استان هم ضعیف ترین افراد بر کرسی های تصمیم گیری تکیه می زنند و عدم وجود برنامه مدون توسعه در استان مبین این ادعاست. برنامه ها و طرح های اورژانسی تحمیلی از سوی وزارتخانه و دولت که علیرغم هزینه های گزاف گره گشای منطقه واقع نمی شود محصول ضعف مدیران استانی و نمایندگان مجلس است.
برای برون رفت از بحران در سیستان نیاز به یک مدیریت جامع و یکپارچه است. وقتی نمایندگان مجلس هر کدام ساز جداگانه ای می زنند و حاضر به پیگیری خط و مشی مشخصی نیستند و به جای نظارت بر عملکرد دولت انگار با آن به رودربایستی خورده اند. خودداری نمایندگان سیستان از به رای گذاشتن طرح سوال یا استیضاح وزیر امور خارجه اوج ملاحظه کاری نمایندگان سیستان بود. وزارت خارجه به عنوان خط مقدم دستگاه دیپلماسی کشور در گرفتن حقابه ناکام بوده و با وعده های نافرجام ره به جایی نبرده است.
اظهار نظرهای عجیب و غریب سخنگوی وزیر امور خارجه مبنی بر دریافت بخشی از حقابه حاکی از آنست که این وزارتخانه از آنچه در سیستان می گذرد بی اطلاع است. وقتی نمایندگان مجلس به عنوان عصاره مردم سیستان، زحمت به روز رسانی اطلاعات مدیران ارشد کشوری را به خود نمی دهند چگونه می توان مدیریت یکپارچه ای برای حل مشکلات سیستان به وجود آورند.
متاسفانه بی اطلاعی مدیران ارشد استانی از آنچه در سیستان می گذرد بر وخامت اوضاع افزوده است. هیچ همتی برای ایجاد مدیریت یکپارچه دولتی در رابطه با حل مشکلات سیستان وجود ندارد و عدم پاسخگویی مدیران به رسانه ها مبین این موضوع است. وقتی مدیران حرفی برای گفتن داشته باشند از گفتگو با رسانه ها فرار نمی کردند و با آغوش باز به استقبال می آمدند.
در هر روی اگر مدیریت ارشد استانی سودای ایجاد تغییر در مدیریت و زندگی مردم منطقه را دارد تدوین چشم انداز توسعه، گریز ناپذیر است. برای تحقق این امر استفاده از کارشناسانی که برای تثبیت موقعیت خود چشم بر علم نمی بندند و برای سخنان غیرکارشناسی صاحب منصبان به به و چه چه نمی کنند از ضروریات است.
سلطانعلی عابدی