آمده است.
نعیم پناه در یکی از نشستهای خبری خود، در پاسخی به این سؤال اساسی که «آیا مدیران شهرداری بر اساس شایستگی گماشته شدهاند یا تحت حمایت جریانهای با نفوذ؟»، به گونهای نظریه «تیم شکستخورده اما قابل اصلاح» را مطرح کرد. او ادعا نمود که با اکثریت همین مدیران حاضر است کار کند و مسئولیت عملکردشان را میپذیرد. وی حتی به صورت ضمنی، موقعیت خود را با نادر شاه افشار مقایسه کرد که با همان سپاهی که با شاه طهماسب دوم صفوی شکست خورده بود، به پیروزیهای درخشانی دست یافت.
اما اکنون پس از گذشت زمان کافی، این پرسش بزرگ و تاریخی پیش روی شهروندان زاهدانی است: آیا نادرشاه زاهدانی توانسته با همان تیم مدیریتی شکستخوردهای که در ادوار مختلف فقط از این کرسی به آن کرسی کوچ کردهاند، بر مشکلات ریشهدار و کهن شهر فائق آید؟ پاسخ این پرسش را نه در سخنرانیها، که در معابر و محلههای شهر میتوان یافت.
مشکلات لاینحل؛ سه گانه بحرانی زاهدان
مشکلات اصلی شهر زاهدان برای دههها ثابت و تقریباً حلنشده باقی مانده است: جمعآوری زباله، آسفالت و فضای سبز. این سه مورد، به مثلث شوم رنج شهروندان تبدیل شدهاند:
· زباله: همچنان کوههای زباله به وفور در معابر اصلی و کوچههای محلات دیده میشود. سیستم جمعآوری ناکارآمد، قدیمی و به نظر میرسد فاقد کوچکترین برنامه مدیریت پسماند مدرن است.
· آسفالت: وضعیت آسفالت خیابانها اسفناک است. چالهها و ناصافیها نه تنها آرامش و ایمنی تردد را سلب کرده، بلکه نمایانگر فقدان برنامهریزی بلندمدت و بودجهبندی مناسب برای نگهداشت زیرساختهای شهری است.
· فضای سبز: سرانه فضای سبز زاهدان در مقایسه با استانداردهای ملی بسیار پایین است و هیچ تغییر محسوسی در این زمینه ایجاد نشده است. خشک شدن درختان کهن و نبود طرحی برای توسعه پارکها و کمربندهای سبز، امید به داشتن شهری با هوایی پاکتر را کمرنگ کرده است.
تغییرات نمایشی و انتصابات امیدشکن
اگرچه در ابتدا، تغییراتی مانند برکناری شهردار منطقه ۲ و تغییرات در معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع انسانی، نقطه امید کوچکی برای آغاز تحول ایجاد کرد، اما این امید به سرعت و با انتصاب افرادی ضعیف و فاقد صلاحیت های لازم، به ناامیدی مبدل شد. به نظر میرسد منطق حاکم بر این تغییرات، نه شایستهسالاری، که طایفهسالاری و حفظ توازن قواست. قاعده این است: «اگر عضوی از یک طایفه حذف میشود، باید عضو دیگری از همان طایفه یا طایفهای همپیمان جایگزین شود تا مبادا اعضای شورای شهر یا چهرههای با نفوذ دلگیر شوند!» در چنین بازیی، مفهوم «مدیریت» به کلی فراموش میشود.
علل ریشهای شکست: ورشکستگی سیستمیک
مسئله فراتر از یک فرد است. شهرداری زاهدان به دلیل سالها مدیریت نادرست، دچار یک ورشکستگی سیستمیک شده است:
· بیانضباطی مالی: عدم شفافیت مالی، هزینههای غیرضروری و فقدان نظام درآمدزایی پایدار.
· فرسودگی سیستم اداری: ساختاری بوروکراتیک، کند و غیرپاسخگو که هرگونه خلاقیت را در نطفه خفه میکند.
· بیانگیزگی کارکنان: وقتی مسیر پیشرفت بر اساس رابطه و طایفه باشد نه شایستگی، انگیزهٔ کارکنان برای عملکرد بهتر از بین میرود.
· عدم برنامه مشخص و فقدان نظارت: مدیران فاقد نقشه راه عملیاتی و برنامهای روشن برای شهر هستند و هیچ سیستم نظارتی کارآمدی بر عملکرد واحدها وجود ندارد.
راه حل؛ انتخابات آتی یا بیداری اجتماعی؟
برای تغییر در این سیستم فرسوده، بسیاری دل به انتخابات آتی شورای اسلامی شهر زاهدان بستهاند. اما عملکرد اعضای ششمین دوره شورای شهر زاهدان به وضوح نشان داد که انتخاب آنها عمدتاً از میان گزینههای محدود و تحمیلی از سوی نهادها و جریانهای خاص (مانند شورای راهبردی مسجد مکی) صورت گرفته و چنین شورایی ره به جایی نخواهد برد.
برای تغییرات بنیادین، نیازمند یک تحول اساسی در فرآیند انتخاباتی هستیم. لازم است شهروندان زاهدانی بیش از گذشته هوشیار باشند و شورایی متشکل از انسانهای جسور، مستقل، متخصص و غیروابسته به دو جریان سیاسی سفید و سبز (اشاره به جناحهای رایج در فضای سیاسی استان) را بر کرسیهای شورا بنشانند. شورایی که اولویت اولش «زاهدان» باشد، نه ملاحظات قومی، جناحی و طایفهای.
نعیم پناه در آزمون مدیریت شهری زاهدان مردود شد. او نه تنها نتوانست با “سپاه شکستخورده” قبلی به پیروزی برسد، که خود نیز در دام همان بازی قدیمی گرفتار آمد. تغییر واقعی نیازمند تصمیمات جسورانه و هزینهپذیر است؛ هزینهای که به نظر میرسد آقای شهردار حاضر به پرداخت آن نبوده و نیست. اکنون نوبت مردم زاهدان است که با انتخاباتی آگاهانه، زمینهساز تحولی ریشهای شوند و بساط مدیریت کوتاهمدت، طایفهای و شکستخورده را برای همیشه برچینند.
واکاوی عملکرد نعیم پناه
شهردار ایستاده در گرداب ملاحظات
به اندازه کافی از نشستن نعیم پناه بر کرسی شهرداری زاهدان میگذرد و زمان آن فرارسیده تا عملکرد وی را نه بر اساس شعارها و وعدهها، که بر مبنای واقعیتهای عینی و تغییرات محسوس در کالبد شهر مورد واکاوی دقیق قرار داد. او که در ابتدا با آمدنش، موجی از امیدهای اندک اما واقعی برای تغییر در دل شهروندان زاهدانی به وجود آورده بود، متأسفانه در عمل نتوانست از عهده این مهم برآید و به نظر میرسد در همان گرداب ملاحظات سیاسی، طایفهای و جناحی که پیشینیانش نیز در آن غرق شدهاند، گرفتار آمده است.
لینک کوتاه :
https://www.diyareayyar.ir/?p=19345
برچسب ها
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.








