چابهارِ ایران
چابهارِ ایران
۱- یک حمله «تروریستی» روی داده است. تشکیک در تروریستی بودن این حمله تشکیک در صداقت و اصالت بیان گوینده در دغدغه‌مندی برای بلوچستان را بدیهی می‌نمایاند.

۲- تصویر ساخته شده از ناامنی ۱۲ ساعته در چابهار، تصویر گران‌قیمت تری از همسایه شمال شرقی‌اش، راسک بوده است. تخریب‌گر هم قیمت آسیب را می‌دانسته که ذوق‌‌زده «متوقف شدن طرح توسعه مکران» را فاکتور کرده است.

۳- اصل تخریب در اذهان مردم ایران اتفاق افتاده است. چابهار دیگر آن سرزمین امن نیست! این تصویر باید شکسته شود. این وظیفه عاملین «توسعه» است.

۴- اصطکاک در پاسخ احتمالی ایران به رژیم صهیونیستی و واکنش پاکستان به اظهار تمایل جدی طالبان در استفاده از بندر چابهار در ادامه فرآیند ناامن سازی پاکستان برای چینی‌ها در چند ماه اخیر، گمانه های این حمله تاکنون بوده‌اند.

۵-این گمانه‌ها علی الخصوص گمانه دوم هزینه‌های توسعه در یک منطقه استراتژیک با بازیگران متعدد است. زمینی که از قرن هجدهم در اراده قدرت‌های بزرگ «زمین سوخته» تلقی می‌شده و محل تقاطع منافع آن‌ها بوده است، کمینه‌های هزینه ای که پرداخت می‌کند رویارویی با عاملیت های خرد ضد توسعه همچون این گروهک است.

۶- گروهک پس از القای ناامنی چابهار خواسته قد بکشد، عجولانه و هیجان زده کلمات را پشت سر هم چیده تا برای خود طرفی ببندد. مثلا به قدرت‌های منطقه‌ای وعده‌ی فردای پس از جمهوری اسلامی را داده!! و با ادبیات طنزگونه‌ی بارگزاری جمعیت، برای مردم نجیب بلوچستان اظهار قیمومیت کرده است!

۷- در این هم‌آوردی میان عاملین توسعه و دشمنان آن، دولت تماشاچی‌ست! مساله اصلی مکران نه حمله تروریستی بلکه بی دولتی است. چابهار و راسک هزینه‌های «نمایش توسعه» را به جای توسعه‌ی واقعی می‌پردازند و عایدی مشخصی هم دست آن‌ها را نگرفته است.

آنچه گروهک به طرزی ناشیانه تحت عنوان طرح توسعه مکران و آمایش!! مطرح نموده، برون داد واقعی و ملموس ندارد. تنها یک نمونه بلاتکلیفی ۶ ماه اخیر دبیرخانه توسعه مکران نشانی از این بی دولتی است.

۸- کار برای عاملین و کارگزاران توسعه سخت‌تر شده است. رنج تحمل بی‌دولتی اکنون مضاعف گشته و تحمیل تصویر ضد توسعه از بلوچستان بدان افزوده شده است.

فروشندگان دوره‌گرد کالای ناامنی نیز گهگاه در پی معامله به تهران پیشنهادهایی عجیب می‌دهند. اما این‌ها هیچ‌یک دلیلی بر ناامیدی نیست.

۹- امید وظیفه است. خلق امید و انتشار امید.

باید در بازسازی تصویر چابهار، چابهارِ ایران کوشید. این وظیفه همه‌ی دغدغه‌مندان بلوچستان است. راسک و پیشین این نقطه ی استراتژیک و بسیار غنی را باید امن نمود و در مسیر توسعه قرارداد. بی‌توجهی به راسک و پس کرانه‌های مکران (چه بسا بی‌توجهی عمومی و رسانه ای) خود عاملی برای ناامنی آنجاست. باید بیش از پیش از راسک و از مرز گفت و نوشت!

باید تصمیم گرفت و فرصت‌ها را از دست نداد. دولت باید تصمیم گرفتن را تمرین کند. هنوز بی‌عملی و سردرگمی درباره جنوب شرق ایران سکه رایج است.

و در انتها باید «گفت‌وگو» کرد. نه از آن جنس گفت‌‌وگو ها که به ناامنی تشخص می‌دهد!

گفت‌وگو هایی که به مردم از توسعه اطمینان خاطر دهد و نشان از عاملیت دولت داشته باشد.

اینها وظیفه است و وظیفه امید است و این بخشی از فرآیند توسعه و پیشرفت است. ما محکومیم به امید و توسعه!