رویکرد های هیدروپلیتیکی، سیاست های کشاورزی افغانستان و افزایش سطح زیر کشت خشخاش در حوضه آبریز هیرمند، نیاز آبی اراضی پیرامون این حوضه را به شدت افزایش داده است، به همین علت شاهد احداث تعداد قابل توجهی کانال های انحراف آب منشعب از رودخانه هیرمند به اراضی کشاورزی هستیم که این مسئله باعث شده که میزان آب جاری به پایین دست کاهش یابد. درواقع تنش آبی در پایین دست بند کمال خان امری برنامه ریزی شده و دلخواه امارت اسلامی با سیاست اشاعه ایدوئولوژی پشتون است. این مسئله با هدف کوچ اجباری ساکنان ولایت نیمروز و مهندسی اجتماعی رقم خورده و دلیل قابل قبولی برای پذیرش از سوی طالبان نیست. از طرفی تصاویر ماهوارهای فصل پاییز و زمستان ارتفاعات افغانستان نشان می داد که ۴۰ درصد حوضه آبریز هیرمند پوشیده از برف است.
مطابق معاهده ۱۳۵۱ از هر میزان بارندگی در حوضه آبریز هیرمند، ایران دارای سهم است. در تبصره ماده پنجم پروتکل شماره یک، مبنای برآورد ماهانه سال آبی نرمال است یعنی اگر در هر ماه میزان تعیین شده یا بیشتر، آب دریافت شود سال نرمال و پرداخت حق آبه بدون مشکل و کامل است. نوامبر ۱۷۲۰۰۰ ایکرفیت (۲۱۲٫۱۶۰ میلیون مترمکعب)، دسامبر۱۷۶۰۰۰ (۲۱۷٫۰۹۴)، ژانویه ۱۷۸۰۰۰ (۲۱۹٫۵۶۱)، فوریه۲۰۸۰۰۰ (۲۵۶٫۵۶۵)، مارس۵۹۷۰۰۰ (۷۳۶٫۳۹۲)، آوریل۱۱۵۸۰۰۰ (۱۴۲۸٫۳۸۰)، می ۱۰۳۳۰۰۰(۱۲۷۴٫۱۹۴)، ژوئن۴۴۱۰۰۰ (۵۴۳٫۹۶۸)، جولای ۲۱۱۰۰۰ (۲۶۰٫۲۶۶)، آگوست ۱۳۷۰۰۰ (۱۶۸٫۹۸۸)، سپتامبر ۱۲۵۰۰۰ (۱۵۴٫۱۸۶) و درمجموع: ۴۵۹۰۰۰۰ ایکرفیت (۵۶۶۱٫۷۱۵ میلیون متر مکعب).
در ماده چهارم معاهده تصریح شده “در سالهایی که در اثر حوادث اقلیمی مقدار جریان اب از سال نرمال آب کمتر باشد و ارقام دستگاه آبشناسی دهراوود جریان مربوط به ماههای قبل ماه مورد بحث را نسبت به ماههای مشابه سال نرمال مقدار کمتری نشان دهد، ارقام مندرج در ستون ۴ جدول ماده سوم ( تصویر فوق) به تناسبی که در جریان واقعی ماههای ماقبل همان سال آبی (در این صورت جریان ماه مارس ما قبل الی ماه مورد بحث) با ماههای مشابه یک سال نرمال آبی دارد، برای ماههای آینده همان سال آب تعدیل می یابد و مقادیر تعدیل شده در مواضع مندرج در ماده سوم (سه موضع در سر مرز ایران و افغانستان) به ایران تحویل داده می شود.” به طریق منطقی “هر گاه در ظرف یکی از ماههای آینده بعد از ماه مورد بحث، دستگاه آبشناسی دهراوود مقدار آبی برابر با آب ماه مشابه سال نرمال را نشان دهد، آب مورد بحث طبق *ستون ۴ ماده سوم* تحویل می شود.” در هیچ جای قرارداد صحبت از عدم تحویل سهم ایران نیست، بلکه بحث درصد کاهش نسبی است.
معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان بدون دانش هیدرولیکی و احتمالا تحت تاثیر برخی اظهار نظرهای غیر کارشناسی مقامات کشوری و بدون بازدید از سد کجکی در گفت و گو با صدا و سیما صرفا براساس گزارش بازدید هیات ایرانی در مرداد ماه، اعلام می کند که آب کافی برای رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند وجود ندارد، اما عدم تصور درست وی از معاهده و از سهم ایران در زمان خشکسالی افغانستان و نیز از آورد رودخانه، باعث شده مواردی مطرح کند که با منافع ملی منافات دارد.
تایید یک مقام رسمی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر خشکسالی و عدم وجود آب کافی برای رهاسازی حقابه ایران، مصداق گل به خودی است، در علم دیپلماسی اگر چنین مسئله ای صحت هم داشته باشد، نباید توسط یکی از مقامات رسمی کشور تایید شود.
برای جلوگیری از بهره برداری افغان ها لازم است وی و سایر مقامات استانی و کشوری بر اساس معاهده و مفاد آن بر حق ایران از حقابه تاکید کرده و تبعات این سخنان کاهش یافته و گریبانگیر مردم سیستان نشود.
چندی پیش در ادامه ادعای دولت سیزدهم مبنی بر دانش زبان دیپلماسی و دستاورد سازی دولت، شاهد ادعای معاون اجرایی رییس جمهور مبنی بر حل و فصل مناقشه آبی ایران و افغانستان و بسته شدن پرونده حقابه هیرمند توسط دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم بودیم که مورد انتقاد جدی مردم سیستان و بلوچستان قرار گرفت.
بی تردید همکاری هیات حاکمه افغانستان برای بازدید هیات ایرانی از ایستگاه سنجش آب دهراود طبق معاهده ۱۳۵۱ یک گام رو به جلوست، اما مادامی میتوانیم مدعی حل و فصل مسئله هیرمند باشیم که حقابه ایران از رودخانه هیرمند طبق معاهده و مفاد آن از سد جریکه ورودی مرز سیستان عبور کند.
به رغم وعده مقامات هیات حاکمه افغانستان مبنی بر اصلاح سامانه انحرافی بند کمال، مسکوت ماندن مسئله اصلاح این بند انحرافی و ناقض ماده پنجم معاهده ۱۳۵۱، جای تامل دارد.
به نظر می رسد که تواتر طرح ادعای تایید خشکسالی در افغانستان و عدم وجود آب کافی برای رهاسازی حقابه هیرمند آن هم بدون بررسی مخازن سد کجکی و میزان جریان آب ماه های گذشته رودخانههای هیرمند طبق داده های ایستگاه آب سنجی دهراوود توسط مقامات طالبان و ایران، به نوعی نشان از ضعف دیپلماسی ایران و در راستای سیاست تطهیر طالبان صورت گرفته است.
فرشید عابدی
تایید خشکسالی افغانستان؛
مقامات کشور درک درستی از معاهده هیرمند ندارند/ ادعای حل و فصل شدن مناقشه آبی هیرمند در راستای دستاورد سازی حوزه دیپلماسی رخ داده یا تطهیر طالبان؟
تایید خشکسالی در افغانستان توسط مقامات ایرانی نشان از عدم درک درست آن ها از معاهده ۱۳۵۱ دارد، پس از بازدید هیات ایرانی از ایستگاه سنجش آب دهراود، برخی از مقامات ایرانی خشکسالی افغانستان را تایید کردند، برخی از حل و فصل پرونده هیرمند و بسته شدن پرونده مناقشه آبی ایران و افغانستان خبر دادند، اما تایید هر کدام از مقامات ابعاد مختلفی را به ذهن متبادر می سازد. در هر صورت مواضع برخی از مقامات مِن جمله معاون اجرایی رییس جمهور و معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان نشان از عدم شناخت و درک صحیح از مفاد معاهده ۱۳۵۱ دارد.
لینک کوتاه :
https://www.diyareayyar.ir/?p=10175
برچسب ها
افغانستان ایستگاه دهراود تطهیر طالبان حقابه هیرمند حوضه آبریز هیرمند دیپلماسی سیاست های آبی افغانستان طالبان کشت خشخاش معاون اجرایی رییس جمهور معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.








