مولوی عبدالحمید به مداخله خانواده اش در شهرداری پایان دهد
مولوی عبدالحمید به مداخله خانواده اش در شهرداری پایان دهد
یک خبر غم انگیز و فاجعه بار در فضای مجازی (پیج تخصصی نقد شورا و شهرداری) منتشر شد که خبر از یک مهمانی شبانه و نشست سه عضو شورای اسلامی شهر زاهدان، شهردار و حافظ اسماعیل چهره شناخته شده و پرحاشیه عضو خانواده مولوی عبدالحمید می داد. این پیج مدعی شده بود در یک میهمانی شام ع.ی به عنوان رئیس سازمان عمرانی و بازآفرینی شهری به شهردار تحمیل شده است و علیرغم مخالفت برخی اعضای شورا، حافظ اسماعیل بر انتصاب وی تاکید می ورزد.

اگر چه این ادعا قابل اثبات نبود، اما یک سرنخ بر اثبات وجود داشت. باید منتظر می ماندیم در حالی‌که که هیچکس از مقامات شهرداری (احتمالا جز شهردار) و حتی برخی اعضای شورا از این انتصاب بی اطلاع بودند، آیا خبر انتصاب صحت دارد یا خیر. امروز پیج مزبور خبر از معارفه ی پنهانی و پشت درهای بسته ع.ی در آخرین دقایق کاری را داد. در پی انتشار درصدد تحقیق برآمده (باز هم در بی اطلاعی مقامات) این خبر هم درست از کار درآمد. با چنین سیری، هر عقل سلیمی پی به صحت خبر اولیه می برد. به همین دلیل به خود اجازه می دهم در راستای تعهد به شهر و شهروندان و حق زندگی در شهری آباد، مولوی عبدالحمید را خطاب قرار دهم و علمای مسجد مکی، عوامل آنها در شورای شهر و مدیران ارشد شهرداری وابسته و غیر وابسته به مسجد مکی را عامل ویرانی و عقب ماندگی های شهر بدانم. برای آن‌که جناب مولوی اطمینان حاصل نماید که من نه حب و بغض دارم و نه وابستگی جناحی یا هر نوع رابطه دیگری با نظام و دولت و برای تخریب وی مامور نشده ام، به اطلاع ایشان می رسانم به اتهام مطالبه گری زندانی شده ام و حبس کشیده نظام قضایی جمهوری اسلامی هستم. پس هواداران جناب مولوی، شورا و شهرداری درصدد هر اتهامی برآیند، ابایی ندارم.

جناب مولوی در دو سالی که با نظام قهر کرده بودند و هر جمعه سخنانشان بازتاب گسترده ای در رسانه های خارج نشین داشت، از عدالت، شایسته سالاری، رعایت حقوق مردم ایران و جلوگیری از مداخله سیاسیون و نظامیان در انتصابات می کفتند. بی تردید این سخنان به حق بود، اما شنیدن این سخنان از جناب مولوی عبدالحمید پذیرفتنی نبود و نخواهد بود، مادامی که علمای مسجد مکی و اقوام نزدیکش در شهرداری سهم دارند و هر کرسی مهمی که در آن بوی پول و رفاهیات به مشام برسد، از آن نزدیکان خود می کنند. وقتی خانواده مولوی از وی تمکین نکرده و برخلاف نظرات وی دست از آخرین نفس های شهرداری زاهدان بر نمی دارند، چگونه می شود او را باور کرد؟

این موضوع دو حالت بیشتر ندارد. اول مولوی عبدالحمید در جریان سواستفاده ها و مداخله ها قرار نمی گیرد. دوم در جریان قرار می گیرد، اما در قبال فساد خانواده سکوت در پیش گرفته است و به قول معروف کور خود شده و بینای مردم. در هر دو صورت فرقی نمی کند و مسجد مکی در ویرانی شهر زاهدان و غارت و حیف و میل اموال شهرداری سهم دارد.

در هر روی توقع می رود پس از انتشار این موضوع، جناب مولوی در مورد صحت و سقم این ادعا تحقیق کرده و در صورت اطمینان با خانواده متخلفش برخورد و از کار بر کنار کرده و به شورای شهر اجازه داده شود به موضوع این انتصاب، سایر انتصابات و تخلفات شهرداری ورود نماید. مادامی که دست خانواده مولوی عبدالحمید در تخلفات شهرداری آلوده است، دیگر توقع همراهی افکار عمومی با عضو خانواده احضار شده، زیاده خواهی ست. طبیعتاً وقتی کسی از مشاغل مهم شهرداری نمی گذرد، طبیعتاً سوءاستفاده از کمک های مالی هنگفت به مسجد مکی که به حساب شخصی ایشان واریز می شود، امری دور از ذهن نیست. شهر زاهدان به دلیل انتصابات ضعیف و مدیران ناکارآمد مخروبه شده و ادامه این روند بیش از این شهر را به قهقرا خواهد برد.