نتیجه این رقابت های داخلی باعث حاکمیت غیربومیان بر استان شد و کرسی های مهم از دست بومیان آشنا به علم مدیریت و شرایط حاکم بر منطقه و دارای برنامه دور ماند. عدم وجود مدیران در سطوح مختلف مدیریتی کشور باعث شده تا سهم این استان در تصمیم گیری های کلان کشوری صفر باشد. کاهش بودجه استان، عدم اقدامات تاثیرگذار در باب دریافت حقابه، عدم وجود کارخانجات صنعتی بزرگ ، فرار سرمایه و عدم جذب سرمایه ماحصل این دوران تلخ بوده است.
من و برخی دوستان بیش از یک دهه ست که دغدغه ایجاد یک جبهه مستقل با حضور تحصیلکردگان اقوام را داشته تا دوران گذار از رای های سنتی زودتر به پایان رسیده و فصل جدیدی در توسعه استان باز شود. در جریان انتخابات ششمین دوره شورای اسلامی شهر زاهدان نخبگان، برخی مدیران مستقل، اساتید دانشگاه و برخی فعالان سیاسی طیف اصلاح طلب و اصولگرا دور هم جمع شده تا از مرز مذهب و قومیت گذشته و فراتر از تعهدات قومی و مذهبی به توسعه استان بیندیشند که متاسفانه به دلیل برخی از سهم خواهی ها و تهدیدها و کارشکنی ها این امر به سرانجام نرسید.
در حال حاضر علیرغم اینکه به واسطه شکایت شهرداری و برخی مدیران و کارکنان آن به زعم خودم چندین حکم ناعادلانه زندان، جریمه و ممنوع القلمی دریافت کرده ام و به زودی یکی از حکم ها اجرا می شود، همچنان برای توسعه استان به فعالیت های مدنی باور دارم و امیدوارم در نبودم دوستانی که به وحدت تحصیلکردگان و نخبگان اقوام و مذاهب بدون بحث سهم خواهی و صرفا شایسته سالاری باور دارند این راه ادامه دهند.
وقتی از زندان آزاد شدم و تحت تاثیر جو زندان نگرش مطالبه گری ام به سمتی دیگر تغییر نکرده باشد با کمال میل آنها را در تحقق این آرمان یاری می رسانم. زاهدان برای توسعه یافتگی باید قربانی دهد و من در تلاش هستم تا با این واقعیت تلخ کنار آیم. قطع دست مدیران ناپاکدست از بیت المال نیاز به نظارت دارد و رسانه ها به عنوان تریبون های مردمی وظیفه رصد عملکرد آنها را دارند. ترک فعل ها به اندازه ناپاکدستی ها مخرب بوده و منجر به عدم توسعه یافتگی شده است. اگر دستگاه های ناظر به وظیفه خود عمل می کردند نیاز نبود تا من و دوستانم با عبور از خط قرمز های مرسوم و عرف جامعه به صحنه تخلفات شهرداری ورود کنیم و مانع ابقای شهردار سابق و پرده برداری از تخلفات شهرداری و باعث دستگیری مدیران متخلف شویم. تا دو ماه قبل دستگیری هنوز کسی باور نمی کرد در شهرداری تخلفی صورت گرفته باشد و مصاحبه های عزیزان مسوول در فضای مجازی سندی محکم بر این ادعاست. به عنوان یک مطالبه گر و عضوی از خانواده رسانه خرسندم که در برابر تضییع بیت المال سکوت نکرده و رنج عذاب وجدان را متحمل نمی شوم. تحصیلکردگان باید درس وفاداری را از شهردار فعلی زاهدان یاد بگیرند. من به شهردار سابق زاهدان قبل از آنکه دستگیر و بازداشت شود متخلف گفته ام و شهردار فعلی از من شکایت کرده است. شهردار سابق کارمند شهرداری نبوده و بعد از اتمام کرسی نشینی اش یک شهروند عادی محسوب می شود و اگر هم او شکایتی داشت خود باید اقدام می نمود نه اینکه شهردار فعلی، کارمند حقوقی خود را که از بیت المال حقوق می گیرد پیگیر دعوی شخصی کند. این میزان تعهد به همفکر در میان متعهدان به مسجد مکی قابل تقدیر است که لازم است تحصیلکردگان از آن بیاموزند و در موارد مشابه همدیگر را تنها نگذارند.
اگر ترک فعل ها دستگاه های ناظر بر عملکرد شهرداری نبود ما مجبور نبودیم وظیفه آنها را به بهای محکومیت و زندان به دوش بکشیم. روزی که دستگاه ها برای ترک فعل ها مجازات شوند آنروز اولین گام توسعه برداشته شده است.
به امید زاهدانی آباد، استانی توسعه یافته و ایرانی باشکوه
سلطانعلی عابدی








