گرمای سوزان و خشکی اقلیم این سرزمین، گویی بهانهای شده است برای توجیه هر کاستی. فقدان جنگلهای طبیعی و کمبود آب، دستاویزی برای چشمپوشی از فضای سبز و کمبود سایهبانهای طبیعی. اما آنچه هیچ توجیهی برای آن نمیتوان یافت، رنگآمیزیهای خام و بیمایهای است که دیوارهای شهر را فرا گرفته است. نقوشی که نه از عمق فرهنگ بومی برخاستهاند، نه با زیباییشناسی معاصر همخوانی دارند، و نه حتی از حداقلهای هنری بهرهمند هستند. این رنگآمیزیها که قرار بود چهره شهر را زیباتر کنند، به زخمی بصری بر پیکر زاهدان تبدیل شدهاند.
ریشه این معضل در سیاستهای واگذاری پروژههای شهری نهفته است. پنج منطقه شهرداری زاهدان با سهلانگاری تأسفبار، پروژههای رنگآمیزی را به افرادی سپردهاند که نه صلاحیت هنری دارند و نه ذوق بصری. نتیجه این انتخابهای نادرست، نقاشیهایی در حد کودکانه و طرحهایی در سطح مبتدیترین نقاشان است که بهجای زیباییآفرینی، بر زشتیهای شهری افزودهاند. این در حالی است که استان سیستان و بلوچستان از هنرمندان بومی خلاق و صاحباندیشهای برخوردار است که آماده همکاری با شهرداری هستند، اما به دلیل فقدان حمایت و دوری از شبکههای رانتی، هرگز فرصت اجرای ایدههای خود را نمییابند.
در این میان پیمانکاران فعلی به صورت فاکتوری و سهل الوصول، با کمترین تلاش هنری و با رنگپاشیهای ساده و معمولی، درآمدهای کلان کسب میکنند. این چرخه معیوب نهتنها منابع مالی شهرداری را به هدر میدهد، بلکه موجب نارضایتی عمیق شهروندان و انتقادات مداوم عمومی نیز شده است. اما پرسش اساسی این است که چرا شهرداری زاهدان در برابر این واقعیت آشکار، سکوت اختیار کرده و اصرار دارد همان مسیر ناکارآمد را ادامه دهد؟ چرا تغییر در سیاستهای شهری و گزینش هنرمندان واقعی همچنان در اولویت قرار نمیگیرد؟
شاید زمان آن فرا رسیده که مدیران شهری، بهویژه شهردار زاهدان (نعیم پناه)، گوش شنوایی به اعتراضات مردمی و نقدهای کارشناسانه بدهند. ادامه همکاری با افراد فاقد صلاحیت هنری نهتنها به بهبود چهره شهر کمکی نمیکند، بلکه شکاف میان شهروندان و مدیریت شهری را عمیقتر میسازد. زاهدان سزاوار بهتر از این است؛ سزاوار شهری است که در آن معماری بومی با مدرنیته در آمیزد، رنگها حکایت از فرهنگ و هنر کنند، و فضای شهری بازتابی از هویت واقعی مردمان این سرزمین باشد.
زاهدان هویتش را در رنگهای بیروح گم کرده است
زاهدان امروز نمونهای تلخ از شهری است که در مسیر نوسازی، هویت خود را به فراموشی سپرده است. این کلانشهر که میتوانست با بهرهگیری هوشمندانه از معماری بومی سیستان و بلوچستان و تلفیق آن با زبان معماری معاصر، چهرهای متمایز و دلنشین بیافریند، امروز در انبوهی از ساختمانهای بیروح و رنگآمیزیهای نامتعادل غرق شده است. بیبرنامگی مزمن و فقدان چشمانداز منسجم شهری، زاهدان را به یکی از بیچهرهترین شهرهای کشور بدل کرده که نه هویتی مشخص دارد و نه جذابیتی بصری.
لینک کوتاه :
https://www.diyareayyar.ir/?p=20303
برچسب ها
جلوه بصری زاهدان زاهدان زیبایی شناسی فرهنگ سیستان و بلوچستان مدیریت شهری زاهدان هنر سیستان و بلوچستان هنر معاصر هویت شهری
ثبت دیدگاه
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.








