بکارگیری سه استراتژی تسکینی (کنترلی)، تهاجمی و تدافعی در مواجهه با گرد و غبار سیستان باید بررسی شود
بکارگیری سه استراتژی تسکینی (کنترلی)، تهاجمی و تدافعی در مواجهه با گرد و غبار سیستان باید بررسی شود
بحران شرایطی است که خطر محتمل به خسارت نزدیک یا خسارتبار می شود، در حال حاضر توفان گرد و غبار در سیستان یک بحران تمام عیار است. صدمات اقتصادی، اجتماعی و روانی بر کسی پوشیده نیست. معمولا برای مقابله با بحران سه استراتژی تسکینی (کنترلی)، تهاجمی و تدافعی به کار گرفته می شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیار عیار، حسین سرگزی در لایو اینستاگرامی به میزبانی دیار عیار با محوریت گرد و غبار سیستان و ارائه راهکارها، اظهار داشت: توفان گرد و غبار و حرکت ماسه های روان محصول و معلول بیابانزایی و تخریب زمین است، علائم بروز این پدیده، گاه فیزیکی است که با حرکت ماسه های روان و وقوع گرد و غبار، گاه اقتصادی است مثل خسارت به ابنیه و تاسیسات، گاه اجتماعی است مثل مهاجرت و گاه فرهنگی است مثل نا امیدی و… .

وی افزود: بیابانزایی ریشه ها و علل مختلفی دارد که بارزترین آن مسائل بیوفیزیکی مرتبط به اقلیم و آب و خاک سیستان است. مشکلاتی مثل وزش بادهای شدید، خشکسالی ها، کمبود منابع رطوبتی، گرمای زیاد، محدودیت های خاک، عدم وجود ناهمواری، کمبود پوشش گیاهی و… . بر اساس پژوهشی که داشتیم، این مسائل حدود یک پنجم در بیابانزایی و تخریب زمین نقش دارند و بیش از ۸۰ درصد مسائل انسانی است.

وی بیان کرد: مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی بین المللی و مدیریتی از جمله عوامل انسانی تاثیرگذار در وضعیت فعلی تخریب زمین هستند. مشکلات اقتصادی از جمله فقر فراگیر در منطقه در نتیجه اتکای صرف مردم به منابع آب و خاک موجب شده شاهد آشفتگی مداوم خاک باشیم همچنین اگر ریشه مشکلات اقتصادی را فقر بدانیم، سرمایه‌گذاری اندک دولت، ماندگاری کم پول در منطقه و اجرای پروژه‌ها توسط پیمانکارانی که سود و نفع مالی را دوباره از منطقه خارج کرده‌اند و ضعف سرمایه‌گذاری بخش خصوصی از دلایلی است که به این فقر دامن زده است. ضعف زیرساخت‌هایی مثل آبرسانی، گاز رسانی، جاده و… عامل اقتصادی دیگری است که باعث شرایط موجود شده. اعتبارهای اختصاص یافته به سیستان صرف رفاه و آبادانی منجر به پایداری محیط زیست نمی‌شود، بلکه صرف زیرساخت‌هایی می‌شود که سال‌ها قبل باید تامین می‌شد؛ برای مثال، سیستان هنوز گاز و راه‌آهن و بزرگراه ندارد. مشکلات اقتصادی نشان می‌دهد در همه سال‌های گذشته تخم‌مرغ‌هایمان را در سبد کشاورزی گذاشته‌ایم که بدلیل تولید کم، مشکلات اقلیمی، مشکلات بازار و… بهره وری و درآمد زیادی نداشته و با خودتحریمی از ظرفیت مرز استفاده نکرده‌ایم.

این کارشناس منابع طبیعی ادامه داد: گروه دیگر چالش‌های سیستان مسائل اجتماعی است که مهم‌ترین آن را می‌توان ضعف و فقدان نهاد سازی، فقدان انسجام اجتماعی، کمبود روحیه کار جمعی، رفتار طایفه ای و عشیره ای در انتخابات و انتصابات، ضعف مطالبه گری و ناامیدی مردم از بهبود اوضاع و درنتیجه مهاجرت دانست. به نیروهای بومی اعتماد و به آنها اجازه خودباوری داده نمی‌شود. سیستان با پیشینه تاریخی و فرهنگی، با عنوان قطب شیعه شرق کشور و تقدیم بیشترین شهید استان که هنوز هم با شهادت مرزبانان ادامه دارد، نشان داده است برای ایران و انقلاب اسلامی کم نگذاشته و هیچ وقت دنبال تجزیه‌طلبی نبوده است. حکومت بیش از اینها به سیستان بدهکار است و می‌تواند به آن اعتماد کند. البته مردم قانع و منطقی اند و با درک شرایط مطالبه زیادی ندارند. حقشان را می‌خواهند. «سؤال هر روز ما این است که آیا قرار هست کاری برای آنجا انجام شود؟ آیا شرایط تغییر خواهد کرد یا ما فراموش شده‌ایم؟»

وی تصریح کرد: چالش‌های سیاسی هم بخشی از مشکلات سیستان است، چالش‌هایی که به نوعی با چالش‌های اجتماعی و ناامیدی مردم گره خورده است؛ «حقابه هیرمند و هامون هیچ‌وقت جدی گرفته نشده است. اصلا بر فرض که معاهده پیشین اشتباه است. چرا معاهده جدید امضا نکردیم؟ ما که همیشه به حکومت باور و اعتماد داشتیم و همین حالا هم به‌عنوان مرزدار هر هفته از بچه‌هایمان شهید تقدیم می‌کنیم، کی قدرت به نفع و سود ما می‌شود؟ کی قرار است به فرزندان و تحصیلکرده‌های ما اعتماد شود؟ فرزندان سیستان در کدام جلسه کمیساران آب حضور داشتند؟»

وب خاطرنشان کرد: وجود مدیران ضعیف و سطح سیاسی و تصمیم گیری غیر متناسب ادارات در وضعیت فعلی سهیم است فرمانداران ۵شهرستان سیستان و فرمانداری ویژه حتی قدرت تصمیم‌گیری درباره تعطیلی مدارس و اداره‌ها را در ایام توفان شن ندارند، «ما در این شرایط یک آدم قدرتمند می‌خواهیم که هم قدرت تصمیم‌گیری مستقل از مرکز استان را در شرایط بحرانی داشته باشد و هم بزرگان منطقه به حرفش اعتماد داشته باشند. از سوی دیگر، کسی را در مرکز کشور نداریم که انعکاس صدای ما در کنار گوش تصمیم‌سازان باشد.»

این کارشناس بیابانزایی گفت: مشکلات مدیریتی و تصمیم‌های غیرکارشناسی بخش زیادی از مشکلات سیستان را باعث شده است. ارتباطی بین نخبگان و خبرگان با دستگاههای اجرایی نیست و تصمیمات قائم به شخص است. سوء‌مدیریت در همه بخش‌ها از آب گرفته تا کشاورزی و محیط‌زیست و بهداشت وجود دارد. جلوی چشم صدها کارشناس مخالف، پروژه‌های جدید تشدید کننده فرسایش خاک آغاز می‌شود که تبعات بدی برای منطقه دارد.

وی اضافه کرد: بحران شرایطی است که خطر محتمل به خسارت نزدیک یا خسارتبار می شود. در حال حاضر توفان گرد و غبار در سیستان یک بحران تمام عیار است. صدمات اقتصادی، اجتماعی و روانی بر کسی پوشیده نیست. معمولا برای مقابله با بحران سه استراتژی تسکینی (کنترلی)، تهاجمی و تدافعی به کار گرفته می شود.

وی بیان کرد: در استراتژی تسکینی؛ سعی بر آرام کردن جامعه و آموزش روش های تحمل و سازگاری است‌. در استراتژی تهاجمی؛ باید به عوامل خطرساز حمله و آنها را تحت کنترل و مهار درآورد برای مثال نهالکاری، مالچپاشی، مدیریت آب، احداث بادشکن زنده و غیر زنده از ابزارهای این استراتژی اند که اگرچه با توجه به کمبود آب در منطقه امکان کمتری برای به کار گیری آن است اما بصورت نقطه ای و متمرکز می توان انجام داد.

حسین سرگزی اذعان کرد: استراتژی تدافعی؛ این استراتژی شامل عملیاتی برای حفاظت مردم و زیستمندان از خسارت و زیان است. رفع زمینه های فقر و در معرض خطر قرار گرفتن شهروندان، تامین نیازهای آنان، استقرار و تثبیت جمعیت در نقاط کم خطر، ساخت خانه های متناسب، تجهیز بیمارستانها، افزایش نیروها و امکانات امدادی، دادن یارانه به اقشار آسیب پذیر، تامین منابع ذخیره آب، تقویت شبکه برق، تبدیل کولرهای آبی به گازی و اسپیلت و‌‌‌‌…

وی تاکید کرد: نکته نهایی اینکه گرد و غبار در حکم ماشه تخریب عمل می کند و می تواند مشکلات روانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و…را باعث شود. عزم جدی برای مشارکت فکری در ایجاد یک پلاتفرم یا سکوی نوآورانه مدیریت جامع حوزه سیستان با لحاظ سهم برای همه بخش ها در مدیریت بحران گرد و غبار به شدت مورد نیاز است.

یونس دهمرده در این لایو به بیان شرایط امروز سیستان پرداخت از نحوه عملکرد دستگاه های دولتی در رفع مشکلات انتقاد کرد و گفت:‌ دقیقا آن‌چه امروز می گوییم در یک دهه گذشته نیز تکرار شده است و متاسفانه آنچه در کف میدان دیده می شود این است که هیچ تغییری که ایجاد نشده هیچ ، بلکه شرایط به نسبت ده سال قبل بسیار هم بدتر شده است.

وی افزود: قبل از این‌که به هر مساله ای بپردازیم، به ظر می رسد که سیستانی ها باید تعارف را کنار بگذارند و در وهله اول به خود تذکر دهند که از رفتارهای اشتباه تاریخی خود دست بردارند، اینکه ما چشم دیدن هم را نداشته باشیم و هرکس نوک بینی خود را ببیند و در نهایت نفع خود و خانواده اش را مدنظر داشته باشد و هر حرکت مثبتی را لگدمال کند، این اشتباه بزرگیست که باید از بین برود، والا اتفاقی در هیچ حوزه ای رخ نمی دهد و جامعه ای که در ته دره نابودی قرار دارد بزودی به طور کامل از بین خواهد رفت.

وی با اشاره به ترک فعل های صورت گرفته، عنوان کرد: بالاخره از یک جایی باید تغییر به نفع مردم همان شعاری که مدنظر ابراهیم رئیسی است، آغاز شود، اصطلاحی داریم با عنوان انقلاب درون انقلاب، ما اصل و مبنا را قبول داریم، اما باید تغییرات اساسی صورت گیرد تا شرایط تغییر کند، برای مثال باید روشن شود که در قضیه رها سازی نزدیک به سیصد میلیون مترمکعب آب از چاه نیمه ها برای تست طرح ۴۶ هزار هکتاری چه کسانی تصمیم گیر بوده اند؟ این نیاز به کنکاش زیادی هم ندارد، مصوبات و فیلم جلسات حتما موجود است، با افراد اگر برخورد صورت نگیرد بدون شک مدیران فعلی هم بدون هیچ نگرانی از پاسخگویی آینده، تصمیمات اشتباه خود را به خورد جامعه می دهند و این سیکل معیوب و مریض ادامه خواهد داشت.

این فعال رسانه‌ای در ادامه اشاره ای به موضوع حقآبه داشت و افزود: در مسئله حق آبه بنده خوشحالم که بالاخره عقلانیت درحال حاکم شدن است و از طالبان قطع امید شده است، واقعیت را باید پذیرفت طالبان نیامده که به ما آبی بدهد، اینکه ما مدتی به طالبان امتیازاتی دادیم؛ بنده به عنوان یک محقق هیچوقت آن‌را درک نکردم، مگر این‌که پشت پرده، خبرهایی باشد که ما از آن بی اطلاعیم والا طالب نه از لحاظ عقیدتی نه از لحاظ سیاسی و مذهبی هیچ ارتباط و نزدیکی با ما ندارد و امروز هم اگر امتیازی می دهد یا محبتی صورت می گیرد تنها و تنها به این دلیل است که جای پایش محکم نشده والا قرار نیست از طالب آبی برای ما گرم شود.

وی یادآور شد: در مساله مواجهه با طالبان نیاز به تذکرات تریبونی از سوی رئیس جمهور نیست، خیلی محرمانه به آن‌ها اعلام شود، در صورت عدم تحقق حقابه، دفتر و ساختمان سفارت افغانستان از آنان تحویل و در اختیار احمد مسعود [جبهه مقاومت ملی افغانستان] قرار گیرد، بدون شک در کمترین زمان ممکن مشکل حقابه رفع خواهد شد، کما اینکه بنده معتقدم در حال حاضر اصل مطلب باید بر روی منابع داخلی قرار گیرد، اینکه شخص از تهران به عنوان کارشناس بیاید و ما را از این مسئله بترساند که مافیای آب قرار است در مساله انتقال آب از عمان پول به جیب بزنند پس این طرح اجرا نشود، در حقیقت مسخره کردن مردم است، اینکه نظارت ضعیف است نباید موجب شود که صورت مساله پاک شود و اصل مطلب از بین برود.

دهمرده به راه حل های موجود اشاره کرد و تصریح کرد: در همه حوزه ها با همه چالش هایی که وجود دارد راه حل های ساده و قابل اجرا وجود دارد، اما باید عزم جدی صورت گیرد و مطالبه مردم بر این باشد تا این اتفاق رخ دهد.

وی خاطرنشان کرد: در وهله اول ما بجای اینکه از نمایندگان خودمان از ۴ نماینده سیستانی مجلس خواسته های کوچک و شخصی داشته باشیم در شرایط بحرانی فعلی درخواست کنیم که مسئله تشکیل ستاد بحران در سطح ملی و حداقل با حضور وزیر کشور را در منطقه داشته باشیم،

شرایط از یک زلزله بزرگ هم بیشتر به مردم آسیب زده است، بنابراین به همان نسبت هم باید کمک ها به منطقه سرازیر شود و هلال احمر و سایر دستگاه های متولی وارد عمل شوند از توزیع بسته های غذایی به صورت روزانه و مستمر گرفته تا سایر اتفاقاتی که در شرایط بحران انجام می گیرد، اینکه خواسته ای داشته باشیم که در شرایط بحرانی در روزهای توفانی آب و برق رایگان باشد، خواسته زیادی نیست پس نمایندگان ما به جای گرفتار شدن در دام خواسته های شخصی افراد، به سمت عملیاتی کردن مطالبات بزرگ مردم باشند.

این فعال اجتماعی تاکید کرد: استاندار باید بدون قید و شرط سود حاصل از طرح رزاق را به حساب سیستانی هایی که پیش تر در غالب مرزنشین شناسایی شده اند، واریز کند حال این مبلغ به هر میزان باشد؛ بدون شک موجب ماندگاری مردم و مهم تر از آن، ایجاد امید در آنان خواهد کرد، مردمی که روزگاری سفره های بزرگ داشته اند و امروز برای اولین ها گرفتار شده اند.

وی ادامه داد: در مسئله مرز هم موضوع به همین شکل است، اینکه مرزنشین از عایدات مرز بهره ای نبرد، زیبنده نیست در حال حاضر چند صد کارخانه از مرز میلک صادرات دارند، استاندار می تواند مصوبه درون استانی دهد و کارخانجات را موظف کند نسبت به دایر کردن نمایندگانی در مرز میلک اقدام کنند، این مسئله یعنی در کمتر از دو سه ماه بیش از دو تا سه هزار شغل به صورت مستقیم از کنار این نمایندگی ها به وجود خواهد آمد و بخش مهمی از مشکل مردم مرزنشین را که معیشت آنان است، از بین خواهد برد و مردم و منطقه را از مرز درحد کمی بهره مند خواهد ساخت.

یونس دهمرده اظهار کرد: در مواجهه با ریزگردها نیز می توان با استفاده از پسآب فاضلاب، حتی همین حالا که شرایط بحرانی است، کاشت نهال گز را آغاز کنیم و با سپردن هر ده هکتار به تعدادی از جوانان جویای کار و متخصص، در عمل هم به جنگ ریزگردها برویم و هم جوانان را از بیکاری برای مدت زمانی نجات دهیم، مهم تر از آن، کانون های بحرانی هستند که در ۲۰ سال گذشته حتی در سال های ترسالی هم آبی به آن مناطق نرسیده است، این کانون ها باید تثبیت شن های روان در آن صورت گیرد، حالا چه مالچ پاشی سنتی چه نانو و یا سایر اقدامات، اما اینکه هیچ حرکتی صورت نگیرد، جای نگرانی دارد.