۱_ با تخریب خاک که تخریب سرزمین است در طول دو هزار متر با عرض باند بیش از ۱۰۰ متر (تخریب اراضی توسط انواع ماشین آلات سنگین برای حفاری، تردد و…) حداقل مساحتی بالغ بر دو هزار هکتار از این اراضی حساس به فرسایش بادی، به مراکز تولید گرد وغبار تبدیل شد! و انواع املاح خاک و تجمعات گچ و آهک از لایه های زیرین به سطح منتقل شدند که آسیب زایی آن از گرد و غبار معمول در آن خطه بسیار زیان بار تر بود،
۲_ به دلیل اهمیت انتقال آب برای مصارف شهروندان مرکز استان، حداقل دو تا سه برابر نیاز معمول شهر زاهدان، هر سال به اجبار می بایست در چاه نیمه ها ذخیره می شد، که تضمینی برای مصرف کنندگان در زاهدان باشد که خود این مقوله مانع از آب رسانی حداقلی برای ساکنین خود دشت سیستان گردید.
۳_ معادل یا بیشتر از آب ذخیره شده برای انتقال، الزاما و ناخواسته صرف تبخیر از سطوح چاه نیمه ها می شد که این تلفات برای این مورد خاص، بیش از ۱۰۰ میلیون متر مکعب شده است.
۴_ یکی از ادلات برای احداث چاه نیمه چهارم، علاوه بر تامین آب برای افزایش سطح زیر کشت اراضی دشت سیستان، موضوع انتقال آب به زاهدان بوده است که در مجموع ادلات مشاورین این طرح گنجانده شده بود که نهایتا منجر به احداث چاه نیمه چهارم شد که از نظر ماهیتی با سه چاه نیمه طبیعی دیگر، کاملا متفاوت و عملا خودش در زمره سازه های بزرگ و نوعی سد محسوب می شود که نیازمند هزینه های بزرگی بود که اتفاقا خوب هم برای آن هزینه نموده اند! بنابراین این امر خود بهانه ای شد که هر ساله بخش اعظمی از آب را بدون توزیع مناسب برای بهره برداران اصلی که زمین های تشنه و درآمد ناچیز داشتند، کاملا در معرض تبخیر قرار گرفته و حداقل زمینه تبخیر دو برابری را فراهم کنند! بنابراین هرگز این سازه به جهت نوع مدیریت، برای مردم سودی نداشت در عوض خساراتش هم کم نبوده است.
۵_ به دلیل عدم دور اندیشی لازم و زمان بر شدن پروژه انتقال آب به زاهدان که توام با افزایش جمعیت این شهر بود، سبب شد در سالیان اخیر، اجرای طرح دوم انتقال آب به مرکز استان با صدها برابر هزینه قبلی، مجددا در دستور کار قرار گیرد، و پروژه مذکور عملیاتی شود و در حال اجرا است که علیرغم هزینه های فراوانی که برای آن صرف شده است، با احداث بند انحرافی کمالخان بر روی رودخانه هیرمند که در ۸۵ کیلومتری مرز سیستان قرار دارد، موضوع خط انتقال اخیر با چالش مواجه شده و در عمل افتتاح نشده از حیث انتفاع خارج می گردد.
۶_ برای تامین نیاز آب شهر زاهدان، ده ها مسیر دیگر وجود دارد، از جمله آب موجود در حوضه های آبخیز گوربند، غریب آباد، منزلاب، امام آباد و حتی حوضه لار که سالانه میلیون ها متر مکعب از رواناب های آن، بدون استفاده به داخل خاک پاکستان گسیل شده و پس از عبور از این کشور، نهایتا در حوضه هلمند افغانستان تخلیه میشود، هرچند گویا در حال حاظر بدون توجه به موارد مزبور، در درجه اول به فکر انتقال آب از حوضه تهلاب هستند که خود کمتر از نصف مسیر چاه نیمه ها به زاهدان خواهد بود که صد البته مشکلات زیست محیطی آن از خطه سیستان بسیار کمتر است و احتمالا این آب و خطوط انتقال آن با نام سیستان، به زاهدان منتقل می نمایند!
این خبر می تواند برای مردم شمال استان تا حدودی راه گشا باشد، تا از سهم آب بدیهی خویش، خودشان بتوانند بهره مند شوند. تصور بر این است که برای متولیان این امور این مسیر، گره گشای چندین معظل دیگر آنها نیز باشد، همانند رهایی از دغدغه تامین نیاز آبی شهروندان زاهدانی که با چالش پیدا کردن آب در شمال استان، برای آن ها نیز تبعا مشکلات بیشتری ایجاد می شود، ضمن اینکه از زیر بار هزینه های سرسام آور نگه داری ایستگاه های پمپاژ آب از چاه نیمه ها به زاهدان نیز خلاص می شوند، البته که فعلا این طرح را برای کاهش فشار افکار عمومی شهروندان سیستانی علم شده است اما اساسا این پروژه نهایتا به دلیل هزینه های بالای آن و با توجه به شرایط اقتصادی کشور فقط به زاهدان ختم می گردد و فرض محال اگر اعتباری ریالی و ارزی تخصیص یابد و همچنین اگر مانده آبی بماند، برای خطه سیستان نیز شاید انتقال آبی صورت گیرد که از نظر زمانی حداقل پنج سال به طول خواهد انجامید.
موضوع طرح انتقال آب از دریای عمان و سایر پروژه های مشابه نیز به جهت عدم شرایط مطلوب اقتصادی حال و حاظر کشور، با فرض پیدا کردن توجیح اقتصادی و یافتن سرمایه گذاری که برایش تا مقصد، نانی داشته باشد، امکان دارد در دستور کار قرار گیرد که تا بهره برداری برای ساکنان سیستان، حداقل یک دهه زمان می برد.
انتظار می رود دانشگاهیان، محققان، معتمدین و شاکله جوامع محلی که صاحبان اصلی و مرزداران اصلی آن خطه هستند با آسیب شناسی پروژه های موفق و ناموفق قبلی، حال و آتی بتوانند ضمن داشتن نظارت کافی به طرح ها و ایده هایی دست یابند که پایداری و امید را در این سرزمین مجددا بازآفرینی نمایند.
نویسنده:علیرضا سروری نژاد، دکتری فیزیک و حفاظت خاک








