دیار عیار_ ایران دارای ۳۱ استان است. ترکیه با کمتر از نیمی از پهناوری ایران، ۸۱ و فرانسه با حدود یک سوم ، ۹۶ استان دارند. شمار کانتون های سوئیس، با پهناوری کمتر از آذربایجان خاوری ، ۲۶ و یونان با داشتن تنها ۸ درصد پهناوری ایران، دارای ۵۴ استان است. از سوی دیگر، استان های ایران تنها به اعتبار مساحت، بس ناهمگون هستند. به گونه ای که کرمان بیش از ۳۱ برابر البرز است. پهناوری ۸ استان مرکزی و خاوری، بیش از ۶۲ کشور است.
اما چرا شمار استان های ایران باید افزایش یابد؟
١- مدیریت سیاسی ساده تر پهناوری سیستان و بلوچستان به تنهایی بیش از ۴۰ کشور جهان است. آشکارتر از انکار است که با کوچکتر شدن جغرافیایی استان ها، توانایی مدیریت سیاسی، نظارت و حتی کنترل آسان تر خواهد شد.
۲- کنترل فساد کوچکتر شدن حوزهی جغرافیایی مدیریتی به منزله ی آسان شدن و تشدید کنترل های قضایی، به ویژه افزایش نظارت اجتماعی بر این تنگنای فراگیر ملی است.
٣- بومی سازی و اشتغال دانش آموختگان افزایش نرخ بکارگیری بومیان و به ویژه دانش آموختگان در جایگاه های مدیریتی و خدماتی و سرمایه گذاری و… با افزایش شمار استان ها، در بیشتر کشورهای پیشرفته کاملا اثبات شده است.
۴- پاسخ به تقاضاها تا ۱۳۸۷ ، بیش از ۴۲ تقاضا برای تبدیل شدن به استان به وزارت کشور رسیده بود. پاسخگویی مناسب و علمی به این درخواست ها ، جزو ارکان ابتدایی مردم سالاری است که تاکنون به آن توجهی نشده است.
۵- محیط زیست با وجود کوچک شدن استان ها، کنترل های محیط زیستی از سوی مدیریت سیاسی و سازمانهای مردم نهاد آسانتر خواهد شد.
۶- آمارهای دقیق تر یکی از شوم ترین مسائل ایران در زمینه پایش های حکومت و عدم بلوغ دولت ، نارسایی آمارها است. کوچک شدن استان ها پایان این تیرگی خواهد بود.
۷- توسعه منطقه ای طراحی و برنامه ریزی آسانتر و دقیق تر محیط کسب و کار و بازار اشتغال و نظارت دقیق بر سیستم مالیاتی، پیامد عینی کوچک سازی پهنه جغرافیائی دولت است.
از این دیدگاه و با در نظر گرفتن ترکیب ۳۶ عنصر ، مانند آب، انرژی، جمعیت، فرهنگ و زبان و مذهب ، شمار استان های ایران می تواند به ۷۲ واحد برسد. بسترهای مناسبی برای بالندگی این نواحی است. ولی شرط بنیادین توفیق چنین سیستمی، دگرگونی پایه ای و مدبرانه گام گام در سیستم تمرکز گرای کنونی و دوری از مسائل قومی است.