لیدری انتخابات شوراها را نخبگان بلوچ به عهده گیرند
لیدری انتخابات شوراها را نخبگان بلوچ به عهده گیرند
تأخیر یک‌ساله در برگزاری انتخابات شوراهای محلی، که در پی تقدم زمانی انتخابات ریاست‌جمهوری رخ نموده، بیش از یک وقفه اداری ساده، مجالی تاریخی برای تأمل عمیق در ماهیت و کارآمدی نهادهای دموکراتیک محلی گشوده است. این فسحت زمانی، همچون استراحتگاهی در مسیر طولانی تکامل سیاسی جوامع، فرصتی بی‌بدیل برای بازنگری در بنیان‌های نظری و عملی مشارکت شهروندی و حکمرانی مدنی پیش روی ما قرار داده است. در این بستر، که هیچ قانون مکتوبی هنوز مشروعیت رسمی به این تأخیر نبخشیده، طیف‌های متنوع اجتماعی و سیاسی ناگزیرند خود را برای آزمونی جدی در عرصه کسب قدرت محلی آماده سازند.

ماجرای زاهدان، که در این مقام به منزله نمونه‌ای خیره‌کننده از تأثیرگذاری نهادهای مذهبی بر فرآیندهای دموکراتیک محلی قابل تأمل است، طیف پیچیده‌ای از مناسبات قدرت، هویت و سیاست را در خود متبلور ساخته است. مسجد مکی، که در این داستان نقش محوری دارد، از مرز سنتی یک مرکز عبادی فراتر رفته و به کنشگری اجتماعی-سیاسی تبدیل شده که اثرگذاری‌اش در عرصه حکمرانی شهری غیرقابل انکار است. این نهاد مقدس، با توسل به سرمایه معنوی انباشته‌اش در میان جامعه اهل‌سنت و به‌ویژه اقشار حاشیه‌نشین، توانسته انحصاری عملی بر انتخابات شهری برقرار کند و از این رهگذر، کلید اصلی‌ترین اختیار شوراها یعنی انتصاب شهردار را در دست گیرد.

این انحصار، اگرچه در ظاهر منجر به افزایش مشارکت کمی شهروندان در انتخابات گردیده، لکن عوارض جانبی عمیقی برای رشد جامعه مدنی و تحقق دموکراسی حقیقی در پی داشته است. جامعه مدنی، که بر ستون‌های تکثرگرایی فکری، رقابت سازنده اندیشه‌ها و فرصت‌های برابر برای همه گروه‌های اجتماعی بنا شده، در سایه این انحصار نتوانسته ریشه بدواند و به ثمر برسد. نوظهوران سیاسی و فکری، که قرار است آینده‌سازان رهبری جامعه باشند، در مواجهه با این رقیب قدرتمند، مجال کافی برای عرضه و ترویج اندیشه‌هایشان نیافته‌اند.

رشد فکری و سیاسی مردم، که پیش‌شرط بنیادین هر جامعه متعالی به شمار می‌آید، مستلزم وجود فضایی باز و رقابتی است که در آن افکار و ایده‌های گوناگون بتوانند در تماس با یکدیگر قرار گیرند و در بوته آزمون عملی محک بخورند. دموکراسی اصیل زمانی تحقق می‌یابد که شهروندان نه تنها حق انتخاب داشته باشند، بلکه قدرت سوال و بازخواست از نمایندگان خود را نیز در اختیار داشته باشند. این امر ایجاب می‌کند که مکانیزم‌هایی وجود داشته باشد که امکان تناوب قدرت و انتقال آن از گروهی به گروه دیگر را میسر سازد.

وفاداری یکسویه و غیرنقادانه پیروان مسجد مکی، که بر پایه باورهای مذهبی و نه ارزیابی عملکرد استوار است، این مکانیزم دموکراتیک را مختل ساخته است. این وضعیت، که طی دو دهه و نیم ادامه یافته، نه تنها مانع بهبود کیفیت مدیریت شهری شده، بلکه منجر به فرسایش تدریجی ساختارهای اداری و ورشکستگی مالی نهادهای شهری گردیده است. این فروپاشی، گواهی است بر عواقب مخرب غیاب نظارت مؤثر و رقابت سالم در حوزه حکمرانی محلی.

ورود افرادی فاقد تخصص و تجربه لازم به شورای شهر، صرفاً بر مبنای انتساب به فهرست مسجد مکی، کیفیت تصمیم‌گیری‌ها را به شدت تنزل داده است. این وضعیت، که در آن اعتبارات قومی و مذهبی بر شایستگی و تخصص چیره می‌شود، حتی اعضای آگاه شورا را نیز از ایفای نقش نظارتی خود باز داشته است.

راه برون‌رفت از این معضل، در تأسیس ساختارهای مدنی مستقل و حرفه‌ای نهفته است که بتوانند جایگزین شایسته‌ای برای رهبری صرفاً مذهبی فراهم آورند. مسجد مکی، با بهره‌گیری از فرصت طلایی پیش روی خود تا برگزاری انتخابات آتی، می‌تواند نقش تحول‌آفرینی ایفا کند و با تشویق نخبگان و تحصیلکردگان بلوچ به تشکیل احزاب یا نهادهای مدنی، زمینه خروج انتخابات از حیطه نفوذ مستقیم خود را فراهم آورد.

این تحول، مستلزم جایگزینی چهره‌های مذهبی محض با شخصیت‌های سیاسی و دانشگاهی است که بتوانند با زبان علمی و سیاسی با مردم ارتباط برقرار کرده و ادبیات جامعه مدنی را جایگزین گفتمان صرفاً مذهبی سازند. این فرآیند نه تنها حرمت و جایگاه معنوی مسجد مکی را در میان همه گروه‌ها محفوظ خواهد داشت، بلکه بستر را برای رشد فکری و سیاسی مردم و تحقق دموکراسی واقعی فراهم خواهد آورد.

از منظر جامعه‌شناسی سیاسی، آنچه در زاهدان رخ داده، نمونه‌ای از آن چیزی است که مکس وبر «سلطه کاریزماتیک سنتی» نامیده است، جایی که قدرت بر پایه تقدس و نه عقلانیت استوار می‌شود. این نوع سلطه، اگرچه در مراحل اولیه می‌تواند ثبات و انسجام ایجاد کند، اما در درازمدت مانع تحول و پیشرفت جامعه می‌شود. انتقال از سلطه سنتی به سلطه قانونی-عقلانی، که مبتنی بر شایستگی و قواعد مشخص است، ضرورتی تاریخی برای جوامع در حال گذار محسوب می‌شود.

از نگاه مردم‌شناسی، ساختار قدرت موجود در زاهدان بازتابی از الگوهای سنتی اقتدار در جوامع قومی-مذهبی است که در آن رهبری دینی با رهبری سیاسی در هم آمیخته است. این ساختار، که ریشه در تاریخ و فرهنگ جامعه بلوچ دارد، در شرایط مدرن نیازمند بازاندیشی و تطبیق با مقتضیات دموکراسی نوین است.

استقلال انتخابات از نفوذ مستقیم نهادهای مذهبی، گامی بنیادین در مسیر بلوغ سیاسی جامعه و تقویت جامعه مدنی به شمار می‌آید که آثار مثبت آن فراتر از مرزهای یک شهر خواهد بود. این تحول، نه تنها به معنای تضعیف نقش مذهب در جامعه نیست، بلکه بازتعریف نقش آن در جهت سازندگی و هدایت معنوی بدون دخالت مستقیم در امور سیاسی است. چنین تحولی می‌تواند الگویی برای سایر جوامع مشابه باشد و راه را برای ایجاد جامعه‌ای باز، تکثرگرا و دموکراتیک هموار سازد.

سلطان علی عابدی