ضرورت احیای هویت زاهدانی
ضرورت احیای هویت زاهدانی
قریب به صد سال تاریخ شهری و شهروندی زمان زیادی برای شکل گرفتن یک هویت مستقل است ولی متاسفانه این اتفاق در زاهدان نیفتاده و هنوز شهروندان زاهدانی خود را ساکن زاهدان می دانند نه زاهدانی. دلایل زیادی وجود دارد که زاهدان تبدیل به یک شهر بی هویت و صرفا سکونتگاه افرادی از شهرهای مختلف کشور شده است. وجود دو قوم بزرگ سیستانی و بلوچ که هر کدام داعیه دار مالکیت اصلی زاهدان هستند از بزرگترین موانع بر سر شکل گیری یک هویت مستقل بوده است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی دیار عیار، سلطانعلی عابدی طی یادداشتی نوشت:

رقابت های مذهبی، قومی و جناحی دهه های گذشته نیز به جای وحدت بر طبل اختلافات کوبیده است.
زاهدان یک ایران کوچک است که بسیاری از اقوام در رشد و توسعه آن نقش داشته اند اما هیچکدام از این اقوام خود را زاهدانی نمی دانند و قبل نام زاهدان، قومیت خود را در اولویت قرار می دهند. بلوچ زاهدان، سیستانی زاهدان، یزدی زاهدان و… .
این مدل نگرش به زاهدان باعث شده تا به جای وحدت برای رفع مشکلات شهری، منافع قومی بر منافع عمومی ترجیح داده شود.
اگر نگاهی گذرا به لیست های انتخاباتی شورای اسلامی شهر زاهدان در ادوار مختلف بیندازیم به عمق فاجعه پی می بریم. لیست ها بر اساس نگرش های قومی بسته می شود و نه نیازهای شهر.
در کنگان و جم لرهایی هستند که قریب صد سال قبل به آنجا مهاجرت کرده و اکنون خود را کنگانی و جمی می دانند. بلوچ هایی که قریب دو یا سه سده قبل در بیدخون بوشهر ساکن شده اند اکنون خود را بیدخونی می نامند و تنها به فرزندانشان یادآور می شوند چگونه و چرا به بیدخون مهاجرت کرده اند.
تفاوت زاهدان با سایر شهرها در اینست که در دزدآب(نام قدیم زاهدان) تا قبل از اینکه ادارات دنیای مدرن احداث شود یک هویت مستقل وجود نداشته تا مهاجرین خود را با آن تطبیق دهند. دزدآب محل چرای دام برخی اقوام بومی منطقه بوده که نقشی در ساخت و سازها و توسعه نداشته اند و در واقع موقعیت استراتژیکی منطقه باعث شده تا دولت وقت اقداماتی برای خدمات بازرگانی انجام دهد که منتج به رشد منطقه شده و موقعیت شغلی برای متقاضیان به وجود آورده است. سیستانی ها و بلوچ ها به دلیل همجواری با دزدآب به لحاظ جمعیتی از دیگران بیشتر هستند اما فرهنگ و آیین هیچکدام از این دو قوم بر زاهدان قالب نگشته و هر کدام آیین خود را مستقل از دیگری حفظ کرده اند.
در شرایط فعلی تعریف یک هویت واحد برای کلانشهر زاهدان غیر ممکن است. زاهدان را نه می توان زیر یک پرچم واحد مذهبی تعریف کرد و نه قومی. هیچ آیین مشترکی جز آیین و مراسمات ملی در زاهدان، مشترک وجود ندارد. تنها راه برون رفت از بحران فعلی یک توافق جمعی ست. یک توافق مبنی بر اینکه قومیت و مذهب را به مسایل اجتماعی ورود ندهیم و تا حد امکان از تندروی ها دوری کنیم به امید آنکه در آینده ای نزدیک به یک بلوغ سیاسی و اجتماعی برسیم. مادامی که در زاهدان به جای شایسته سالاری، قومیت و مذهب در انتصابات ارجحیت داده شود تا مبادا باعث رنجش یک قوم و طایفه شود زاهدان به توسعه پایدار نمی رسد.
ما در زاهدان هویت نداریم و باید آنرا احیا کنیم. ما باید مشق احیای هویت کنیم. زاهدان را بدون هیچ پیش شرطی به عنوان هویت شهری خود بپذیریم. همه اقوام رسم و رسومات قومی خود را داشته باشند، اما وقتی پای منافع شهر در میان باشد، قومیت به میان کشیده نشود.
بی تردید نیاز به زمان زیادی ست تا این تفکر همه گیر شود. اگر افراد مسوول در انتصابات این مهم را در اولویت قرار دهند تحقق این آرمان سهل الوصول تر خواهد شد و از سوی دیگر فعالان اجتماعی و تحصیل کردگان راهی برای رسیدن به این هدف پیدا کنند. احیای هویت زاهدانی آنقدر مهم است که نمی شود از آن چشم پوشی کرد. ممکن است به دلایل زیادی به تاخیر افتد اما نادیده انگاشتن آن یعنی پذیرش وضعیت موجود.
سلطانعلی عابدی