این چند روزه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران و مقامات طالب، سخنانی به زبان آمد و روابط را به سطح جدیدی وارد نمود. با این اوصاف دیگر روابط به ماقبل باز نمی گردد. ابراهیم رییسی فرد اول اجرایی کشور در مواجهه با رفتار ناصادقانه طالبان ادعا کرد در صورت صحت وجود آب در پشت سد کجکی، نمی گذارد حق مردم سیستان ضایع شود و باید حرفش جدی گرفته شود تا بعداً گلایه نکنند و نگویند که نگفتید. وزیر امور خارجه برای اولین بار، ملاحظه کاری را کنار گذاشته و از وجود آب در افغانستان سخن گفته و سازمان فضایی ایران هم با توجه به پایش هوایی ذخیره آبی و انحراف آب در طول مسیر هیرمند توسط افغان ها، به طور تلویحی به عدم صداقت طالبان پرداخته است.
در ایران دو نظریه متفاوت وجود دارد. یک عده معتقدند در میان طالبان افراد تندرویی هستند و از هر گونه جنگ افروزی استقبال می کنند و نباید با آن ها به زبان تهدید حرف زد. دسته دوم معتقدند که به جز از زبان تهدید نمی توان امارت اسلامی و افغان ها را وادار به انجام تعهدات بین المللی کرد. آنچه واضح هست طالبان امروز با طالبان دو دهه قبل که زمامداری افغانستان را در یک کودتای پنهان و با پای پیاده و سوار بر موتور سیکلت اشغال کردند، فرق دارند. طالبان قدیم علیرغم نگرش سنتی به ساختار قدرت پایبندی اخلاقی مشخصی داشتند و به حرف ها و باورهای خود متعهد بودند. این روزها اخبار تجاوزهای طالبان به زنان، دروغ های پیاپی در باره متعهد بودن به حقابه و حرف های ضد و نقیض در باره تحصیل دختران برای جلب توجه غرب، نشان از آن دارد که اخلاق طالبان عوض شده و ادامه حکومت آنها بر افغانستان منافع مردم و دولت ایران را به مخاطره می اندازد.
برای فشار بر طالبان حمله موشکی به سد کمالخان می تواند آخرین اقدام باشد، اما پیش از آن برخی تصمیمات برای به زانو در آوردن آنها ضروری به نظر می رسد. در سفر ابراهیم رییسی به چابهار و دیدار وی با نخست وزیر پاکستان، بر گسترش روابط اقتصادی فی مابین تاکید شد، لازم است این موضوع در دستور کار دولت قرار گیرد تا سنگ بنای معادلات جدید در منطقه باشد. با ظرفیت موجود ریلی و جاده ای می توان مناسبات اقتصادی را به چند برابر رساند و همزمان روابط با طالبان کاهش یابد. در صورتی که دولت، تجار استانی و کشوری را به کمک فراخواند کمتر از یک ماه ایران می تواند حجم زیاد مبادلات خود را به مرز پاکستان انتقال دهد. تحریم و قطع رابطه تا حصول نتیجه حقابه، زمینه فروپاشی طالبان را فراهم می کند. در حال حاضر بحران اقتصادی در افغانستان، گریبانگیر طالبان شده و مشروعیت آنها در بین مردم متزلزل شده است. تحریم ایران بالاخص در بخش سوخت آغاز گرانی ها و ایجاد تورم در افغانستان خواهد شد. جلوگیری از صادرات سیمان زیرساخت های کشور را به مخاطره می اندازد. کشورهای آسیای صغیر توان تامین کالاهای مورد نیاز افغانستان را ندارند و این جنگ اقتصادی ماهیت طالبان را تهدید می کند.
ابراهیم رییسی چه با برنامه و چه بر اساس تصمیمات لحظه ای اقدام به تهدید طالبان گرفته باشد تفاوتی نکرده و اکنون یک تقابل ایجاد شده است و هر گونه عقب نشینی از این مواضع، طرف افغانی را جسورتر می کند. کلیپ هایی که این روزها از سوی افغان ها در فضای مجازی منتشر می شود تحت تاثیر سخنان رییس جمهور و مقابله با آن است. برای اثبات جدی بودن تهدید از سوی مقامات جمهوری اسلامی لازم است در اولین گام سفارتخانه تهران از طالبان پس گرفته شود تا در این جنگ رسانه ای ضربه ای مهم بر طالبان باشد.
متاسفانه اظهار نظرهای برخی مقامات که سخنان رییس جمهور را نقض می کند فرصتی را به وجود می آورد تا عزم ایران برای استفاده از اهرم های فشار زیر سوال برود. آن چه مسلم است طالبان قصد ندارند حقابه را بدهند و به زودی دلیلش آشکار خواهد شد. بهانه نبود آب تازگی ندارد و از این طریق وقت کشی می کنند تا عرصه بر مردم سیستان تنگ تر شود. ایران نیاز به راستی آزمایی ندارد و باید برای اعمال فشار حداکثری اقتصادی بر افغان ها، تصمیمات لازم گرفته شود و در میدان شاهد اقدامات نتیجه بخش باشیم.
سلطانعلی عابدی









محمدرضا
تاریخ : ۳۰ - اردیبهشت - ۱۴۰۲حداقل کاری که دولت تا الان باید میکرد قطع صادرات به افغانستان بود