اقتصاد سیستان و بلوچستان نیاز به مدیر دارد نه کرسی نشین/ ضرورت تجدید نظر در سند آمایش/ تاکنون هیچ گام جدی در امر توسعه اتفاق نیفتاده است
اقتصاد سیستان و بلوچستان نیاز به مدیر دارد نه کرسی نشین/ ضرورت تجدید نظر در سند آمایش/ تاکنون هیچ گام جدی در امر توسعه اتفاق نیفتاده است
توسعه سیستان‌ و بلوچستان رویایی ست که متاسفانه با آمدن و رفتن دولت ها همچنان در حالت تعلیق است. ظرفیت های موجود در استان، همسایگی با دو کشور با مرز خاکی پهناور که امکان تجارت با آسیای شرقی را فراهم می کند، دسترسی به آب های آزاد که ما را به بسیاری از نقاط دنیا از جمله کشورهای حوزه خلیج فارس متصل می سازد، سرزمین های حاصلخیز برای کشت انواع محصولات کشاورزی، وجود انواع معادن و نیروی انسانی جوان از جمله مواردی ست که این استان را مستعد توسعه کرده اما متاسفانه این اتفاق تاکنون نیفتاده و روز به روز توسعه به تاخیر می افتد و بر تعداد بیکاران افزوده می شود. 

مرزی که می توانست عامل داد و ستد و توسعه استان و کشور باشد عامل ناامنی شده است. وقتی توسعه اتفاق افتد برای ساکنان دو سوی مرز شغل ایجاد می شود و ناامنی های ناشی از مواد مخدر به حداقل ممکن خواهد رسید.

سیستان و بلوچستان یک بازار بزرگ مصرفی ست که در انواع محصولات خوراکی و غیر خوراکی وابسته به استان های همجوار و کلان شهرهای توسعه یافته است و همواره نقدینگی از چرخه اقتصادی استان خارج می شود. در برخی از دولت ها و حتی از سوی حاکمیت بودجه های قابل قبولی برای ایجاد و توسعه صنایع کوچک و بزرگ به استان تعلق گرفته که متاسفانه به دلیل سو مدیریت این سرمایه ها به توسعه و ایجاد مشاغل مورد نیاز نینجامید و حتی منجر به تامین مواد مصرفی داخلی هم نشد.

از جمله دلایل عقب ماندگی استان بی برنامگی و نداشتن چشم انداز علمی برای توسعه استان است. مطالعات در استان بر مبنای واقعیات نبوده و غالبا از سایر نقاط کشور الگو برداری می شود. انگار برنامه های توسعه استان یک رفع تکلیف اداری هستند نه یک همت جدی برای تحقق امر توسعه و برون رفت از بحران اشتغال و عدم توسعه یافتگی فعلی.

گام اول هر توسعه ای نیاز به انتصاب مدیران با برنامه دارد تا با سیاست های دولت وقت هماهنگ باشد و باری از دوش آن بردارد نه اینکه منتظر اعلام آیین نامه و دستورات از بالادست بمانند. مدیر یک مجموعه میبایست خود برنامه و محتوای علمی تدوین و تولید کند و برای هر شهر برنامه ی توسعه مجزا تدوین شود و این امر نیاز به مجموعه مدیران کارآمد و متخصص در برنامه نویسی و مطالعه و آشنا به پژوهش های اقتصادی و حوزه های مرتبط می خواهد. سندهای آمایش دستوری از مرکز استان به شهرستان ها ناکارآمد بوده و تاکنون ره به جایی نبرده اند. سهم خواهی نمایندگان مجلس در انتصابات حوزه انتخابی هم به مشکلات افزوده و به انتصاب مدیران ناکارآمد و بی برنامه سرعت بیشتری بخشیده است. عدم هماهنگی نمایندگان استانی با استانداری و عدم برخورداری از چشم اندازی مشخص روز به روز رویای توسعه را غیر ممکن تر می کند.

اکنون مدت قابل توجهی از آمدن استاندار کنونی می گذرد و هیچ اتفاق امیدوار کننده ای در امر توسعه نیفتاده است. نگرش استاندار به امر توسعه و شناخت وی از الزامات آن قابل تحسین است اما در اینکه تاکنون هیچ گام جدی در این باره برنداشته شده جای گلایه بسیار دارد.

در شرایط فعلی توقع می رود کارگروه های توسعه در استان شکل گیرد و تمام ادارات به دور از ملاحظات گروهی با حضور افراد متخصص خارج و داخل دولت به تدوین یک سند جامع توسعه روی آورند و در مدیریت استان از هر گونه امکانی استمداد طلبند. بی تردید افراد آگاه بسیاری خارج از دولت وجود دارند که در حوزه های تخصصی خود مطالعه زیادی داشته و اکنون می توانند به کمک مدیران استانی آیند. نباید نقش مشاوران را ندیده گرفت. مدیران بیشتر نقش اجرایی دارند و بیشتر برنامه ها از سوی مشاوران به مدیران داده می شود. نگرش تشریفاتی به مشاور، استان را از این امکان محروم کرده است.

کشاورزی در استان سیستان و بلوچستان نقش مهمی دارد. مدیریت آبی و کشاورزی استان تاکنون نتوانسته از تمام ظرفیت آبهای سطحی و تغییر الگوی کشت، متقاعد کردن مردم به کشت محصولات با مصرف آب کم و شناسایی بازارهای هدف و ارتباط کشاورز با مصرف کننده اقدامی در خور شأن استان انجام دهند. مادامی که تعارفات و ملاحظات گروهی و مذهبی در انتصابات استان اولویت دارد توسعه، رویایی دور از دسترس هست که صدمات آن به ساکنان استان وارد می شود و روز به روز فقیرتر.

سلطانعلی عابدی