دیار عیار_ در اوج تشدید تنشها، نمایندگانی از مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری به استان اعزام شدند که با تشکیل جلساتی با دستاندرکاران، بازدید از طرح و شتیدن درددلهای کشاورزان و دیدگاههای مطالبهگران اجتماعی و کارشناسان اهلفن، در نشستی چالشبرانگیز در استانداری نتایج را چنین جمعبندی کردند:
۱- نظام بهرهبرداری طرح پس از افتتاح آن هنوز مشخص نیست.
۲- هزینههای نگهداری شبکهی انتقال پس از بهرهبرداری با چه روش و سازوکاری باید تأمین شود؟ آیا میتوان از کشاورزان سیستانی که تاکنون آببها پرداخت نکردهاند، بعد از این پول گرفت؟
۳- در این طرح، تخصیص حقآبهها بر اساس دفاتر کارافه و مدیری صورت گرفته، انواع دیگر حقآبهها از جمله حقآبههای عرفی چه سرنوشتی پیدا میکنند؟
۴- الگوی کشت مشخصی وجود ندارد، آیا باید الگوی کشت را به کشاورز دیکته کرد یا اجازه داد خود کشاورز انتخاب کند؟
۵- در طرح، فقط انتقال آب تا نزدیکی مزرعه دیده شده است و برنامهای برای افزایش بهرهوری در مراحل کاشت، داشت و برداشت وجود ندارد.
۶- هرچند اسماً گروههای همآب تشکیل شده و تجمیع زمین صورت گرفته است ولی کشاورزان میگویند در عمل، این گروهها با یکدیگر همراه نیستند و اختلافات زیادی بر سر آب و زمین رخ خواهد داد.
اینک پس از گذشت بیش از سه سال از آن جلسه، سئوال این است که:
– آیا ایرادات مطرحشده، مرتفع شده است؟
– آیا با اقدامات نسجنیدهی دیگری، مردم در این باتلاق، بیشتر فرو نرفتهاند؟
– آیا سایهی فساد مالی از طرح، کنار رفته یا تغییر روش داده است؟
به نظر میرسد حاشیههای بندکمالخان و مصروف شدن اذهان جامعه به مسائل آن، حکایت تبری است که به آسمان رفته تا کُنده آساکی داشته باشد و جریان فساد، کار خود کند.
- نویسنده : عباس نورزائی