ترور، پژواک شکست؛ همبستگی، طنین ماندگار ملت
ترور، پژواک شکست؛ همبستگی، طنین ماندگار ملت
حادثه تلخ و دلخراش حمله تروریستی به مأموران انتظامی در بخش دامن، که منجر به شهادت جمعی از حافظان نظم و امنیت گردید، بار دیگر سیمای واقعی و ضدانسانی جریان‌های تروریستی را آشکار ساخت. این اقدام جنایتکارانه نه تنها نشانی از قدرت نیست، بلکه سندی آشکار بر ضعف، استیصال و بن‌بست فکری عاملان آن به شمار‌می‌رود.

از منظر علم سیاست، تروریسم را می‌توان به‌مثابه ابزاری ناکارآمد برای تغییر معادلات اجتماعی دانست که بر پایه سه مؤلفه اصلی: خشونت کور، ایدئولوژی نفرت‌محور و سوءاستفاده از شکاف‌های اجتماعی شکل می‌گیرد.

تجربه جهانی نیز نشان داده است که هیچ جریان افراطی، هر قدر هم خون‌ریز و سازمان‌یافته، نتوانسته است از مسیر باروت و ترور، جایگزینی برای عدالت، عقلانیت و همبستگی اجتماعی ارائه‌کند.

برای مقابله مؤثر و پایدار با چنین اقدامات کور، اتخاذ راهبردهای چندوجهی ضروری است:

۱- افشای چهره واقعی تروریسم: باید از طریق رسانه‌ها، آموزش و نخبگان فکری، ماهیت ضدانسانی و بی‌پایه این جریان‌ها به افکار عمومی شناسانده شود تا تبلیغات آنان بی‌اثر گردد.

۲- رفع زمینه‌های جذب نیرو: خشکاندن ریشه‌های فقر و ارتقای سطح آموزش و فرهنگ، بستری را که افراط‌گرایان از آن سوءاستفاده می‌کنند، از میان خواهد برد.

۳- تقویت سرمایه اجتماعی: انسجام ملی و همبستگی مردمی، بزرگ‌ترین سپر در برابر نفوذ گروه‌های خشونت‌طلب است؛ جامعه‌ای که به هم پیوند خورده باشد، امکان بازتولید خشونت را از تروریست‌ها خواهد گرفت.

این حمله کور و خونین، نه تنها جامعه ما را مرعوب نخواهد کرد، بلکه اراده جمعی را برای مقابله با افراط‌گرایی و پاسداری از آرامش عمومی راسخ‌تر می‌سازد. خون پاک شهیدان این حادثه، نه در مسیر خاموشی، بلکه به مثابه سرمایه‌ای معنوی و اجتماعی، راه روشنی را برای امنیت پایدار ترسیم خواهد کرد؛ و بی‌تردید عاملان آن در باتلاق رسوایی و نابودی محتوم خویش گرفتار خواهند شد.