باد پلپلاسی (پرستو) و باد پنجکه
حضور پرستوها پس از سرمای زمستان در اوایل اسفندماه نشانگر اعتدال هوا در سیستان است، پرستوها در اوایل زمستان سیستان را ترک و به نقاط گرمسیر کوچ میکنند و در اسفند هر سال به سیستان باز میگردند اما باد پنجکه در فاصله ۲۴ تا ۲۸ اسفند میوزد و اصولاً یک روز بیشتر طول نمیکشد.
احترام به درگذشتگان
مـردم سیستـان در روزهـای آخـر اسفند هر سال برای خواندن فاتحه و یاد درگذشتگان به گورستانها میروند و این رسم از سالهای دور در این منطقه مرسوم بوده و این احترامی برای درگذشتگان است.
در روزهای پایانی سال مردم به قبرستانها میروند تا یادی از گذشتگان خود داشته باشند.
اگر کسی تا یک ماه قبل از عید یا در همان سال فوت کرده باشد یاد او را در آخر سال گرامی داشته و اقوام و آشنایان بعد از برگزاری مراسم سالگرد برای برگزاری هر جشنی آزاد هستند و اصولاً در یک شب جمعه نزدیکان خود را برای صرف شام دعوت میکنند که این کار، از سنتهای بسیار دور ایرانیان و به ویژه سیستانیها است.
علاوه بر این قبل از عید نوروز یعنی در روز تولد حضرت مهدی (عج) به عنوان نذر برای درگذشتگان خود نان روغنی میپزند و تقسیم کرده و چراغ روشن میکنند.
شیرینی عید در سیستان
در سیستان بیشتر کارها به صورت گروهی انجام میشود و روحیه تعاون و همکاری با روح مردم سیستان عجین شده است.
سیستان به دلیل داشتن غله زیاد و تنوع غلات در یک دوره انبار غله ایران نام گرفته بود.
زیادی گندم باعث شده بود تا خانمهای سیستانی بهترین نانها و شیرینیهای محلی را بپزند.
همچنین زیادی غله باعث تنوع و کیفیت نان سیستانی شده و چون کلوچه هم از آرد گندم تهیه میشود، کلوچه سیستانی (شیرینی مخصوص نوروز) از تنوع و کیفیت مطلوبی برخوردار است.
نان سال و کلوچه از واجبات سفره سیستانیهاست، مردم سیستان با هر وضعیت مالی نان و کلوچه را هنگام تحویل سال داخل سفرههای خود میگذارند زیرا اعتقـاد مـردم سیستان در صبح روز عید این است که بیبینوروز به تمام خانهها سر زده و سفره را بازدید میکند.
نان سال، نماد برکت و روزی صاحب خانه است و به اعتقاد مردم سیستان، کسی که نان سال را بزرگتر و بهتر در سفره داشته باشد، به همان نسبت در طول سال، برکت به خانهاش خواهد آمد.
تجگی و قتلمه
نان دیگری که پخت آن در شب عید مرسوم است و مردم سیستان در همه اوقات از آن استفاده میکنند، قتلمه نام دارد، در گذشته مردم سیستان انواع قتلمه و تجگی را در روزهای عید با خود به زیارتگاهها میبردند و از آن به جای ناهار ظهر استفاده میکردند.
سفره عید و اعتقادات مردم در سیستان
سفره عید در منطقه سیستان شکل مخصوص به خود را دارد، به طوری که در شهر تقریباً همان هفت سین است اما در روستا شامل قرآن، نان سال که جزو جدانشدنی از سفره عید است، قتلمه، تجگی (سمنو)، یک آینه که روی آن یک تخم مرغ خام میگذارند و کلوچه است.
تخم مرغ و آینه
مردم سیستان اعتقاد دارند که کره زمین بر روی شاخهای گاو قرار دارد و گاو هم روی نهنگ، موقع تحویل سال گاو زمین را روی شاخ دیگرش میبرد بنابراین زمین تکان میخورد و این حرکت باعث چرخش تخم مرغ بر روی آینه میشود.
سنتهای شب قبل از عید در سیستان
مردم سیستان و بلوچستان، آداب و رسوم خاصی برای استقبال از آیین بزرگ نوروز داشتهاند که هنوز هم برخی از آنها را به خوبی حفظ کردهاند، به ویژه سنت شبهای قبل از عید را.
در آن شبها زنان کارهای ناتمام چون دوخت و دوز را انجام میدهند و مردان منتظر فصل درو هستند، شبها زود نمیخوابند و دور هم مینشینند و ظروف تخمه، خرما، لندو (مخلوطی از خرمای بدون هسته و گندم برشته، کنجد یا کنجد و خرما) و گندم بریان، پر و خالی میشود و صدای قلیان در اتاق طنینانداز است.
روز قبل از عید (علفه)
در منطقه سیستان، روز قبل از عید را علفه میگویند. شاید این علفه همان عرفه باشد یا اینکه به دلیل چسبانیدن دسته جُوی خوشه نداده بر سر در اتاقهاست.
شب قبل از عید، مردان و زنان حنابندان دارند و صبح روز علفه آن را میشویند.
روز علفه کمتر خانهای است که بوی کلوچه ندهد. در این روز همه چیز بوی تازگی میدهد و زمان جوان میشود.
روز علفه در سیستان روز گرامی داشتن بیبی نوروز است. در این روز بیبی به همه خانهها سرک میکشد تا ببیند برای استقبال از او چه کردهاند، خانه تمیز و پاکیزه است، لباس نو دارند، نان سال را پختهاند، جلوی اتاقها علف چسباندهاند، دخترکان دستهایشان را حنا بستهاند، یا از خانه بوی کلوچه میآید!
بیبی با خاموش شدن آخرین تنور به خانهاش میرود. او هم فردا وقتی میآید باید شسته و تمیز باشد و به ابر دستور باریدن میدهد.
وقتی در شبهای عید و روزهای قبل از آن باران ببارد حتی نم نم، میگویند بیبی نوروز سرش را میشوید. همچنین این باران نشانهای است از وضعیت مالی خوب و کم بودن اندوه و گرفتاری برای مردم، چون بیبی مردمش را بسیار دوست میدارد.
صبح نخست عید
موقع باران در ایام عید به ویژه روز قبل و سه روز نخست، زنان و دختران آب باران را میگیرند و با آن موهایشان را میشویند و بر این اعتقادند که آب باران موهایشان را رشد میدهد.
صبح عید، اول به سبزه نگاه میکنند چون سبزه در این روز نور چشم را زیاد میکند. همچنین صبح عید به صورت بچهای نگاه میکنند که خوش رو و خوش قدم باشد و هنگامی که اهل خانواده از خواب بیدار میشوند پس از شستن دست و صورت، دست پدر و مادر را میبوسند.
صبح زود مادر از خواب بیدار میشود و پس از نماز برای فرزندان و همسر و بستگانش دعا کرده و سفره را پهن میکند، پدر هم بعد از دعا سر سفره مینشیند.
در گذشته، از اول صبح عید در تمام زیارتگاهها دهل و سرنا نواخته میشد و مردان برای رقص آماده بودند.
در سیستان که از مراکز قدیمی ناهیدپرستی بود، شب عید، دختران به کنار هامون میرفتند نارگیل میخوردند و آواز میخواندند.
شکستن ظروف سفالی
در گذشته، در سپیده دم تحویل سال نو براساس یک سنت قدیمی ایرانی و سیستانی، تمام ظروف سفالی که در عرض یک سال از آنها بهرهبرداری شده است از کاسه و کوزه شکسته میشد و تکهپارههای آنها بر پشت بام جای میگرفت یا آنها را بالای بام میبردند و همانجا میشکستند. این کار تقدس داشت و معتقد بودند اگر این کار صورت نگیرد، ارواح پلید که درون آنها جای گرفتهاند، خانواده و اعضای آنها را ناخوش و زردروی میکنند.
سیزده بدر و رفتن به کوه خواجه
نوروز گستره عظیمی دارد. تمامی این پهنه عظیم دارای پیوندهای مشترک فرهنگی است که در طی سالهای دراز و با وجود فشارهای سیاسی و اجتماعی، ماندگاری این سنت عظیم فرهنگی را به خوبی حفظ و همبستگی قومی را نیز محکمتر کرده است.
در این ایام، مردم سیستان لباس نو میپوشند و به دیدار یکدیگر میروند و برای بزرگداشت نوروز در روز ۱۳ به کوه خواجه رفته، جشن گرفته و شادی میکنند.
در گذشته در این روز (۱۳ فروردین) گره زدن سبزه به این شکل بـود کـه دختران دسته جمعی و با هم سبزهها را گره میزدند و جلو میرفتند و به یکی از دختران مأموریت میدادند تا هنگامی که آنها دور شدند گره سبزهها را باز کنند و این نوعی بخت گشایی در سیستان بوده است.گذشته سیستان
گذشته سیستان آن اندازه تابناک است که بنا به نظر اغلب جغرافی نگاران در زمان عیاران و صدها سال بعد در شهر زرنج (زابلستان) مغازهداران شب ها در مغازهها را قفل نمیکردند، وفور نعمت و اعتقادات محلی عاملی بود تا در این منطقه دزدی صورت نگیرد که متأسفانه بیمهریهای طبیعی و تاریخ، بیشتر این سنتها را از بین برده و از مردم گرفته است.
اما سیستانی با همان مظلومیت و نجابت خود سیستانی ماند و هنوز هم یادگاریهای گذشته را به خوبی حفظ کرده، به ویژه سنت شبهای قبل از عید را.








