اکنون زمان آن رسیده است که با اتکا بر خرد جمعی و سرمایههای انسانی خویش، مسیری نو را ترسیم کنیم.
واقعگرایی، مبنای انسجام ملی؛
در تحلیل اوضاع کنونی، انکار واقعیتها یا بزرگنمایی آنها، جز گمراهی و انحراف از مسیرِ درست، ثمری نخواهد داشت. چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، امری انکارناپذیرند و همانگونه که ملت ایران در طول تاریخ بارها نشان داده، قادر به عبور از آنهاست؛ اما این گذار، نیازمند صداقت در بیان، پذیرش اشتباهات و مهمتر از همه، انسجام ملی است. رویکردهای تقابلی و انزواطلبانه، هرچند در کوتاهمدت ممکن است برای عدهای جذاب باشد، اما در بلندمدت، منافع حیاتی و امنیت ملی کشور را به مخاطره میاندازد. تنها در سایهی همافزایی تمام ظرفیتهای کشور و وحدت کلمه، میتوانیم بر این چالشها فائق آییم.
عقلانیت در سیاست داخلی، راهی به سوی وفاق؛
عبور از وضعیت کنونی، مستلزم بازنگری جدی در رویکردهای داخلی است. نخستین گام، «آشتی ملی» و ایجاد گفتمان فراگیر است؛ فضایی که در آن، شنیدن صدای مخالف، لازمهی بلوغ سیاسی است. بازنگری در پروندههای سیاسی و قضایی با رویکردی انسانی و در صورت امکان، عفو عمومی، میتواند گامی مؤثر در جهت التیام زخمهای جامعه باشد. مهمتر از همه، باید زمینه را برای بازگشت نخبگان و عقلای ملت، که پیش از این به دلایل مختلف از مناصب کلیدی دور ماندهاند، فراهم ساخت. بهرهگیری از دانش، تجربه و دیدگاههای کارشناسانه سرمایههای انسانی، فارغ از هرگونه گرایش سیاسی، مادامی که وفاداری آنها به منافع ملی و تمامیت ارضی اثبات شده باشد، امری حیاتی برای پیشبرد امور و حل مشکلات پیچیدهی کشور است. اصلاح ساختارهای ناکارآمد، ترویج شفافیت و پاسخگویی در تمامی سطوح، مبارزه قاطع با فساد و تبدیل رسانه ملی از تریبون برخی گروهها به بیانگر وفاق ملی و ارائهی اطلاعات بیطرفانه و کارشناسی، از دیگر الزامات حیاتی برای رسیدن به ثبات و پیشرفت پایدار است. در نهایت، خرد باید فصلالخطاب در تصمیمگیریها باشد، نه هیجانات زودگذر.
تعامل سازنده در عرصه بینالمللی، تضمین منافع ملی؛
دیپلماسی، به عنوان ابزار اصلی پیشبرد روابط خارجی، باید بر پایهی منافع ملی ایران استوار باشد. هدف نباید تقابل، بلکه تعامل سازنده، مذاکرهی عزتمندانه و گفتگو برای رفع سوءتفاهمها و تنشها، به ویژه با همسایگان و قدرتهای منطقهای و جهانی باشد. بازگشت ایران به جایگاه شایستهی خود در جامعهی بینالمللی، از طریق رفع تحریمها و ایجاد گشایشهای اقتصادی، نه تنها به نفع ملت ایران است، بلکه ثبات و امنیت منطقه را نیز تضمین خواهد کرد. همکاری در مسائل مشترک جهانی مانند محیط زیست، مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر، فرصتهایی مغتنم برای ارتقاء جایگاه ایران و تأمین منافع ملی هستند. تقویت روابط با کشورهای همسایه و ایجاد پیمانهای همکاری، گامی استراتژیک در جهت پیشبرد اهداف ملی خواهد بود.
چشمانداز آینده، مسئولیت تاریخی امروز؛
ایران، سرزمین فرصتهای بیشمار، نیازمند نگاهی رو به آینده است. آیندهای که در آن، ایرانی آباد، سرافراز، با اقتصادی پویا و روابطی مبتنی بر احترام متقابل با جهان، تصویری دستیافتنی است. اما تحقق این چشمانداز، مسئولیتی تاریخی بر دوش همهی ما، بهویژه مسئولان و تصمیمگیران است. گذشتن از این پیچ تاریخی، نیازمند شجاعت در تصمیمگیری، صداقت در عمل و وفاق ملی است. تاریخ قضاوت خواهد کرد که چگونه از این مرحله عبور کردیم؛ بیایید با برداشتن گامهای عملی و قاطعانه، فصلی نوین از عزت، اقتدار و سربلندی را برای ایران رقم زنیم. فرصتها محدودند و زمان به سرعت میگذرد.








