“ضیا” با خود ماری از هند میآورد تا به ثروتمندان تهرانی بفروشد.
بهرام که بخاطر لو دادن افغانستانی های بدون پاسپورت تغییراتی در زندگی شخصی اش اتفاق افتاده و حالا در هتلی در ترکیه گیر یک مرغ دریایی افتاده که اگر به آن آسیب بزند جریمه میشود.
ملالی و مرجان هر کدام زن هایی هستند که راوی درونیات آنها را با راوی دانای کل روایت میکند. شاید شما با خواندن مجموعهی چشم سگ ندانید که هر کدام از شخصیت ها کت چه رنگی پوشیده اند و یا چشم هاشان چه رنگی ست امابه خوبی با روحیات، افکار و درونیات آنها ارتباط خواهید گرفت.
داستان های چشم سگ در فضایی کاملا جدید و عصر ارتباطات روایت میشود؛ گویا نویسنده اعتقاد دارد داستان ها باید در روزگاری که خودش در آن زندگی میکند با تمامی پیشرفت های تکنولوژی، انسان مدرن و سبک زندگیشان روایت شود.
از ویژگی های این کتاب استفاده از لهجه ی افغانستانی برخی از شخصیت ها و گاه روایت متن، تفاوت های فرهنگ و دغدغه های ایرانی ها و افغانستانی ها هست. چشم سگ درد هایی را بیان میکند که افغانستانی های مقیم ایران تجربه میکنند؛ اگر با یک ایرانی ازدواج کنند همسرش او را ایرانی معرفی میکند. امنیت شغلی ندارند. با وجود دوستی با آنها به مهمانی هایشان دعوت نمیشوند و هر لحظه نگرانند هویتشان آشکار شود و از چشم ایرانی ها بیفتند.
چشم سگ در سال ۱۳۹۸ توسط نشر چشمه منتشر شد.
نویسنده: حنانه آبیل نجف زاده