به گزارش دیار عیار، روزنامه جمهوری اسلامی، در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
در نظامهای سیاسی مکتبی، اعم از مکاتب دینی و مادی، حکمرانان علاوه بر مدیریت کشوری که بر آن حکومت میکنند به اقداماتی در جهت مدیریت یا تصحیح مدیریت کشورهای دیگر نیز فکر میکنند. بعضی از این نظامها اقدامات خارج از مرزها را با هدف سلطهگری مرتکب میشوند و بعضی دیگر بدون آنکه چنین طمعی داشته باشند، وظیفه خود میدانند ملتهای دیگر را از زیر بار ظلم و ستم حاکمان و یا استعمارگران نجات دهند.
روشن است که روش اول، دخالت در امور دیگران است و هیچگونه توجیه قانونی، عقلی و شرعی ندارد. اما روش دوم، در صورتی که پیوستهای منطقی داشته باشد قابل توجیه است. در رأس این پیوستهای منطقی، عدم دخالت در امور کشورها و ملتها وجود دارد که امروز کاملاً قانونی، عقلی و شرعی است.
قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی در موارد متعددی حمایت از ملتها را مطرح میکند و در تمام این موارد بر رعایت ضوابط تأکید مینماید. در بند ۱۶ اصل سوم «تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان» را مطرح میکند. در اصل ۱۵ مقرر میدارد: «بحکم آیه کریمه «إِنَّ هَذِهِ اُمَّتُکُمْ اُمَّهً واحِدَهً وَأنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُون» همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد» و در اصل ۵۴ با وضوح بیشتری میگوید: «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان میشناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت میکند».
عبارت «در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر» ضامن قانونی بودن، منطقی بودن و مشروعیت کامل اقدامات حمایتگرانه نظام جمهوری اسلامی از مبارزات حقطلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان است. خود عبارت «هر نقطه از جهان» که مربوط به مبارزات حقطلبانه «مستضعفین» است نیز نکته مهم و قابل توجهی را دربردارد که عدم محصور و محدود بودن حمایت در دایره مسلمین است و شامل تمام ملتها با هر دین و مذهب و مرام میشود. آنچه انگیزه این حمایت است «مظلوم» بودن ملتها و «حقطلبانه» بودن مبارزات آنهاست.
با اینحال، اصلیترین فراز تمام آنچه قانون اساسی جمهوری اسلامی در این زمینه مقرر میدارد، عدم دخالت نظام جمهوری اسلامی در امور داخلی ملتهاست که مهمترین پایه اجتناب از سلطهطلبی است.
تا اینجا به اصل وظیفه حمایتی و ضرورت اجتناب از دخالت در امور داخلی کشورها و ملتها و خودداری از سلطهجوئی پرداختیم. نکته مهمتر اینست که قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی قبل از این موضوع بر وظیفه حکمرانان این نظام در زمینه مدیریت صحیح کشور ایران و برآورده ساختن رفاه مادی و نیازهای معنوی ملت ایران تأکید میکند و آن را بر هر اقدام دیگری مقدم میداند. قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ۱۷۵ اصل دارد که فقط در دو اصل آن به موضوع حمایت از سایر ملتها پرداخته و ۱۷۳ اصل دیگر مخصوص حمایت از ملت ایران هستند. معنای این تفاوت اینست که رسیدگی به ملت ایران نسبت به دیگران اولویت دارد و حمایت از سایر ملتها زمانی لازم خواهد بود که ملت ایران در کمال رفاه، آسایش و اقتدار مادی و معنوی باشد. این، علاوه بر آنچه از قانون اساسی فهمیده میشود، مقتضای حکم عقل، منطق و شرع نیز هست و نکته بسیار ظریف اینکه حمایت از سایر ملتها در شرایطی که ملت ایران دچار مشکل نباشد از مقبولیت کامل عامه برخوردار خواهد بود.