در گذشته نه مدیریت ورزشی بود و نه بودجه، اما اشتیاق بود…
در گذشته نه مدیریت ورزشی بود و نه بودجه، اما اشتیاق بود…
دیار عیار، ورزش های تیمی به دلیل هواداران بسیارش ، باعث ایجاد چرخه مالی هنگفتی در چهارسوی جهان شده و نقش مهمی در توسعه و اقتصاد کشورهای صاحب باشگاه های بزرگ ایفا می کنند. ورزش های گروهی بالاخص فوتبال، والیبال، بستکتبال، هندبال و... در ایران هم هواداران بسیاری در نقاط مختلف کشور دارد و علاوه بر جذب بودجه های قابل توجه از بخش دولتی و خصوصی، تبدیل به یک برند و عامل جذب سرمایه برای استان ها شده اند. خوزستان و فارس و باشگاه های ورزشی بزرگ و کوچک آنها نمونه بارز این استان ها هستند.

 

ورزش های گروهی- تیمی در سیستان و بلوچستان به دلایل مختلف از جمله کمبود بودجه و سو مدیریت، موفقیت بادوامی نداشته اند. داشتن تیم والیبال در لیگ برتر و در سال های دور دسته اول کشوری یک تجربه خوب بود که نشان داد این منطقه ظرفیت هایی برای حرفه ای شدن دارد اما به دلیل عدم حمایت و نبود سازو کار مناسب، استمرار نداشته اند. تیم فوتبال پرسپولیس زاهدان اگر چه با سهمیه به لیگ دسته دوم راه یافت اما توانست با مدیریت جسورانه، یک دوره خود را در آن لیگ نگه دارد و برای بسیاری از علاقمندان فوتبال، ایجاد انگیزه کرده تا با ورود به مدارس این تیم و آرزوی حضور در تیم اصلی، فرصت دیده شدن را به دست آورند. متاسفانه این تیم به دلیل مشکلات مالی خیلی زود از هم پاشید و به دسته پایین تر سقوط کرد.

در فوتسال هم سال گذشته جوانان سیستانی نشان دادند با اتکا به مدیریت صرف و با حداقل ها می توانند شگفتی ساز شوند اما این تلاش های فردی به دلیل نبود ساختار حرفه ای زودتر از موعد قابل پیش بینی از چرخه رقابت خارج می شوند.

در این شرایط استعداد یابی هم ره به جایی نمی برد. استعدادها وقتی شکوفا می شود که امکان حضور در میدان های بزرگ رقابتی فراهم گردد. استان سیستان و بلوچستان برای بالفعل کردن استعدادهای بالقوه باید به سوی باشگاه داری و تشویق نهادهای دولتی و خصوصی رفته و برای آنها ایجاد انگیزه کند.

رشته های کم طرفدار و نوپای هاکی و کبدی هم فرصت حضور در لیگ های معتبر داشته اند اما ماجرای غم انگیز سو مدیریت گریبانگیر آنها هم شده و خیلی زود زمین گیر شده اند.

شاید نبود اسپانسرهای بزرگ اقتصادی یک بهانه بزرگ برای توجیه مدیران باشد چون به حق ورزش های تیمی هزینه بر بوده و نسبت به ورزش های انفرادی دشواری بیشتری دارند. معیار قضاوت مدیریت ورزشی یک استان تعداد باشگاهای ورزشی تیمی آنان است نه ورزش های انفرادی. در ورزش انفرادی تلاش فردی بالاخره نتیجه می دهد اما در ورزش گروهی کارآمدی مدیریتی و تبدیل افراد به یک تیم واحد ارجحیت دارد.

سیستان و بلوچستان، استان جوانی ست و به همین دلیل اهمیت پرداختن به ورزش دو چندان می شود. ورزش قهرمانی و افتخار می تواند بزرگترین مبارزه با آسیب های موجود در منطقه باشد. همسایگی با دو کشور پاکستان و افغانستان، مواد و مخدر و فرهنگ خشونت را به استان ما تحمیل می کند، جدی گرفتن ورزش قهرمانی و افتخار آفرینی بزرگترین مبارزه بر علیه این میهمانان ناخوانده فرهنگی ست که جامعه ما را رو به اضمحلال می برد.

ورزش های تیمی به دلیل جذابیت بسیار، هواداران بسیاری در استان پهناور سیستان و بلوچستان دارد.

اجتناب از قومی و جناحی کردن ورزش می بایست مهمترین اولویت دولت جدید باشد. ساختار غلط ورزش های تیمی محصول تفکرات اشتباه ورزش در استان بوده که از سال های دور تاکنون ادامه یافته است و نیاز است به این نحوه نگرش پایان داده شود.

فعال کردن ورزش های تیمی در آموزش و پرورش و دانشگاه ها می تواند به یاری استان آمده و تحولی قابل توجه در این زمینه ایجاد نماید. اداره کل ورزش و جوانان استان به عنوان متولی امر ورزش میبایست با اقتدار نقش واسط با سایر ادارات را ایفا نموده و با ورود تفکر کار گروهی به نسل جدید، آینده ای متفاوت از وضعیت موجود را رقم زند. مدارس جای مهمی ست که باید فعالیت تیمی را به فرزندانمان بیاموزند. زنگ ورزش همان درسی ست که همواره کمترین اهمیت را داشته و همیشه از این معضل آسیب دیده ایم. در گذشته های دور فوتبال مدارس از لیگ استان هم قوی تر بود. زمانی بهترین بازیکنان تیم های زاهدان متعلق به مدارس بودند و فوتبال به عنوان یک ورزش تیمی در محلات طرفداران بسیاری داشت.

اگر در آن سال ها یک مدیریت مدرن ورزشی وجود داشت آینده ورزش های تیمی متفاوت از امروز بود. امروز آن تیم های قدرتمند مدارس و حتی محلات وجود ندارند. در آن سال ها بودجه ی ورزشی وجود نداشت اما عشق به فوتبال موج می زد. هر کوچه ای تیم مختص خود داشت. کافی بود از یکی از خیابان ها مانند مهران یا انتهای مالک اشتر (مدرسه رازی) بگذریم تا هیاهو و شوق نوجوانان و جوانان را نظاره گر باشیم. بودجه نبود، مدیریت نبود اما اشتیاق و ظرفیت نیروی انسانی فراوان بود. احیای شوق و اشتیاق گذشته در جای جای این استان پهناور نیاز به مدیریت یک دست ورزشی و همکاری نهادهای همسو دارد تا بیش از این فرزندان سرزمینمان با حسرت نظاره گر درخشش سایر استان ها نباشند. بودجه لازم است اما کافی نیست. دو دستگی مدیریت ورزشی اصلا به نفع ورزش های تیمی نیست و بی تردید در این جدال آرزوهای فرزندان سیستان و بلوچستان قربانی می شوند.

از دولت جدید توقع می رود با دیدی متفاوت به ورزش استان نگریسته و متولیان و مدیریت ورزش را از اختلافات قومی و گروهی جدا کرده و برای ورزش های تیمی چشم انداز کوتاه مدت و دراز مدت تعریف کنند.

سلطانعلی عابدی